۱۳۹۲ خرداد ۲۱, سه‌شنبه

مصاحبه دکتر ایرج ربیعی با فرشته ناجی حبیب زاده


https://fbcdn-profile-a.akamaihd.net/hprofile-ak-ash4/c31.31.388.388/s160x160/292517_466967726720845_2053202647_n.jpg
خانم فرشته ناجی حبیب زاده

خانم فرشته ناجی حبیب زاده روزنامه‌نگار ایرانی فاش میکند
به آن‌هایی که از حقوق بشر دفاع میکنند، انگ و تهمت‌های سیاسی و امنیتی زده میشود، و در زیر نام عبور از خط قرمز اسلام و ولایت فقیه علاوه بر زندان و شکنجه ، حتی به پای چوبه‌های دار هم سپرده شده‌اند
راه سبز ها در انتخابات آینده چیست؟
منظور شما از سبزها آیا طرفداران اصلاح طلبان است یا خیر ؟باید عرض کنم که اصلاح طلبان به گونه‌ای بسیار غیر معقول سبزها را به خود چسبانده‌اند و آنچه تحت نام سبزها که نمادی از انقلاب‌های مخملی مردمی است ربطی به اصلاحات و اصلاح طلبان ندارد
جمهوری اسلامی درحال گذار به سوی یک سیستم کاملا ملیتاره با محوریت و اقتدار سپاه پاسدارن است که شخص خامنه‌ای به شدت میل و تقابلی وافر به این گونه گذار را دارد


مشکلات روز افزون ایران بویژه در روزهای قبل از انتخابات ملایان پاسدار دلیل بارزی برای فرار فعالین سیاسی از ایران استاین هم وطنان بعد از فرار از ایران چون دستشان به جایی بند نیست و یا بهتر بگویئم خویش و فامیل در کشور های اروپایی و یا به میزان کافی قدرت پرداخت هزینه سفر به قاچاق بر ها برای ورود به اروپا ندارند ناگزیر در ترکیه به امید روزی که سازمان ملل در آنکارا به مصاحبه آن‌ها جواب مثبت بدهند بسر میبرندامروز قلم من برای حکایت درد و عذاب این هم وطنان در جهنم دوم آن‌ها بعد از سفر به ترکیه، در دستم حرکت نمیکند، شاید هم وطنان در غربت آن‌هایی که مدتها است آرزوی تنفس هوای ایران و بوی اقاقیا در مشامشان است، گزارش من از حقایق چنین مشکلاتی تازگی نداشته باشداز این رو بعد از اینکه به من اطلاع داده شد، یکی از بانوان نویسنده و روزنامه‌نگار ایرانی از دست جلادان و غارتگران فعلی ایران که دولتی دست و پا کرده نام آن را جمهوری اسلامی نهاده اند، گریخته، بر آن شدم با این نویسنده خانم فرشته ناجی حبیب زاده تماس گرفته و مصاحبه کنم.
در این راه با تشکر و سپاس بسیار از خانم ناجی حبیب زاده که به من اجازه دادند سئوالات را از طریق ای میل براییشان ارسال کنم، از خوانندگان گرامی خواهش میکنم، چند لحظه‌ای وقت بگذارند و به جواب‌های این خانم روزنامه‌نگار ارجمند که از زاویه دید فردی که وقت و زندگی خود را چون سنت روزنامه‌نگاری بین مردم گذرانیده و به درد های آن‌ها آشنایی دارد، توجه کرده و به صحنه‌هایی از زندگی مردم ایران که فرشته برای آن‌ها ترسیم میکند، حال و آینده ایران را در نظر بگیرند.
البته هدف ما از مصاحبه با خانم فرشته تقلایی بود برای بیان نظرات ایشان و کوشش کردیم در لابلای سئوالات بگونه ای به نوعی افشاگری مردمی برسیم که خوشبختانه فرشته عزیز به این نکته پی برده و آنچه مورد نظر بود بطور کامل و در سطحی بسیار غنی که گویای یک حرکت برای آشنا کردن هم وطنان به زیر بنای سیاسی حکومت ملایات پاسدار است بیان کردخانم فرشته ناجی حبیب زاده با تشکر از لطف و مَحبت شما ایرج ربیعی

سئوالمشکلات روزنامه نگاران بیشتر مربوط به تماس با رهبران ایران میشود، اخباری که میدهند را نمیتوان منتشر کرد و یا گروههای مافیایی مانند هاشمی، احمدی نژاد مشکل تراشی میکنند
ج ١
معمولا این حرفه به دو قسمت تقسیم می‌شوندآنانی که در داخل هستند، دارای شرایط ویژه و خاص بوده و باتوجه به قوانین محکم حکومتی ، تنها آن دسته از روزنامه‌نگاران و خبرنگارانی که مورد تائید خود حکومت و دستگاه‌های امنیتی ذیربط هستند ، قادر به برقراری اینگونه تماس‌ها با سران درجه یک کشوری و نیز سطع رهبری هستندمابقی خبرنگاران و روزنامه‌نگاران داخل کشور علاوه بر این که ازین حق برخوردار نیستند، بلکه دارای محدودیت‌ها و نیز خطوط قرمز متفاوت بوده و همواره کنترل ، تفحص و تجسس می‌شوند که مصداق صحیح و برهان این ادعا همانا زندانی و شکنجه شدن تعداد بسیاری از مشغولین در این حرفه طی سالیان اخیر بوده و هست.
طیف دوم اصحاب رسانه ، آنهایی هستند که در خارج از مرزهای ایران یا در حال گذارندن دوران پناهجویی و در انتظار رسیدن به کشور سوم هستند، یا آن دسته که به کشور سوم رسیده‌اند و صدالبته نه بر اساس ظوابط ، بلکه بنابر روابط هرکدام مسندی را تکیه کرده‌اندطیف اول در حال انتظار و بسر بردن در دوران پناهجویی به قولی ازاینجا رانده و ازآنجا مانده استچراکه در اوج بی امکاناتی و حتی فراموش شدگی استاین مهم در حالی اتفاق می‌افتد که این قشر را می‌توان فعال‌ترین همکاران این حرفه دانستچراکه باتوجه به وضعیت ذکر شده و سختی‌های خاص به خود ، اما همواره درتلاش و تکاپو بوده و هستندتا اندازه‌ای که همواره اخبار داخل و اتفاقات خارج چه از نظر همدلی و همیاری و چه از نظر تحلیل و پوشش رویدادها را در کنار زندگی سخت خود به دوش می‌کشند.
دسته‌ی بعدی هم که همانانی هستند که اکنون در لوای بیرق این دسته و آن گروه قلم به نفع صاحبان مال و املاک می‌گردانند و چه بسا از طریق لابی‌گری‌های موجود حتی پا از قوانینی همچون تحریم و عدم ارتباط آنچنانی با داخل ایران فراتر نهاده و در کمال تعجب با موبایل و تلفن دفتر بزرگان مسند نشین ایران همچون وزرا و وکلا و رهبر به گپ و گفتمان می‌نشینندحال آنکه عده‌ای نیز اگرچه دارای توان و قدرت و تسلط بر این حرفه هستند و آنان نیز در کشورهای سوم درحال گذران زندگی هستند ، اما انگار اقبال روزگار و بهتر است بگوئیم سفره‌ی رنگین برده‌داران اندیشه نتوانسته است آنان را متملق و سالوس سفره‌ی خود گرداند و این داستان کماکان ادامه دارد.

هزینه روزنامه ها را در ایران چه سازمانی می پردازد زیرا فروش و تیراژ کافی نیست
ج ٢
معمولا روزنامه‌های محلی و شخصی همچون هفته‌نامه‌ها ، ماهنامه ، یکسری از مجلات و گاه‌نامه‌ها از طریق کمک‌های گاها و بعضا مردمی و بیشتر از طریق جذب آگهی اداره می‌شوند که این اقدام خود مستلزم ربودن گوی رقابت در میان مابقی است و کاری بس دشوارالبته طبق قانون همیاری و سوبسید تعلق گرفته به کل نشریات ، سالانه مبلغی به عنوان حق خرید کاغذ و مدیریت این گونه نشریات از طریق اداره‌ی ارشاد اسلامی پرداخت می‌گردد که باتوجه به نوسانات بازار و کمبود مواد اولیه‌کاغذ و نیز وارداتی بودن آن ، مبلغ یاد شده در کنار پیچ و تاب‌های دیرکردی‌اش ، هرگز جوابگوی نیاز این نشریات نبوده و نیستنشریات و روزنامه‌های دولتی هم که معمولا تحت پوشش و حمایت مستقیم ارگان مدیرتی خودشان بوده و همزمان با آن چون منعکس کننده‌ی سیاست‌ها و اعمال مورد پسند حکومت هستند ، از هر لحاظ دارای شرایط بهتر و مساعدتری چه از لحاظ مالی و چه از لحاظ پشتیبانی هستند، نمونه این که در سال ١٣٨٩ به بعد رسما از طرف دولت اعلام گردید که کلیه‌ی ادارات و نهادها موظفند کلیه‌ی آگهی‌های خودار به روزنامه‌ی ایران تحت لوای دولت بدهند و کلیه‌ی درآمد تبلیغات و آگهی‌های این ارگان‌ها با این دستورالعمل مستقیم به جیب دولت برگردانده شد و در کنار آن شاهد به گل نشستن بسیاری از مطبوعات و نشریات خصوصی بویدم.

آیا سازمان های حقوق بشر میتوانند چنانچه خود میگویند در ایران فعالیت کنند
ج٣
آنچنان که تا به اکنون شاهد بوده‌ایم حرکت سازمان‌های حقوق بشری باتوجه به پرنسیب‌های مندرج درمنشور جهانی سازمان ملل که بررسی و گزارش و اقدام به وضعیت همه گونه‌ی جامعه و انجام حرکت‌های مردم نهاد به منظور جلوگیری از نقض آشکار حقوق بشر است ، در ایران ممنوع بوده و اگر گاها و بعضا کسانی از روی دلسوزی و بر حسب وظیفه در راه گام نهند ، انگ و تهمت‌های سیاسی و امنیتی به آنها زده شده و در زیر نام عبور از خط قرمز اسلام و ولایت فقیه علاوه بر زندان و شکنجه ، حتی به پای چوبه‌های دار هم سپرده شده‌اند، مصداق این ادعا آقای محمد صدیق کبودوند و ... و بسیاری دیگر از فعالین این عرصه است که در خارج از کشور به دلیل فعالیت‌های حقوق بشری در داخل کشور و تحت تعقیب قرار گرفتن ، اعلام پناهندگی کرده‌اندپس نمی‌توان گفت که در سیستم کنونی جمهوری اسلامی ، فعالیت حقوق بشری دارای استاندارد و عدم محدودیت به معنای کلی این عرصه می‌باشد.

راه سبز ها در انتخابات آینده چیست؟ فکر میکنید مردم مقاومت کرده مانند سال 88 کشتار شروع میشود
ج ٤
باتوجه به سوال مطرح شده‌ی شما این مهم در ذهن متبلور می‌شود که منظور شما از سبزها آیا طرفداران اصلاح طلبان است یا خیر ؟باید عرض کنم که اصلاح طلبان به گونه‌ای بسیار غیر معقول سبزها را به خود چسبانده‌اند و آنچه تحت نام سبزها که نمادی از انقلاب‌های مخملی مردمی است ربطی به اصلاحات و اصلاح طلبان نداردچرا که بیانه‌های سران اصلاحات خود گامی بود در باز نگه داشتن دست حکومت برای سرکوب بیشتر سبزها و لازم استب شیوا بگویم که جنبش سبز مردمی حرکتی جدای از اصلاحات استقطعا در آینده‌ای ایران و انتخابات پیش رو، گروه موسوم به اصلاح طلب تحت هرشرایطی به منظور حفظ بقای سیستم جمهوری اسلامی ستونی برای استحکام آن خواهند بود و در انتخابات شرکت خواهند نمود اما جنبش مردمی خودجوش قطعا همان پتانسیل نهفته‌ای ست که نیل به براندازی و عدم حاکمیت نظام دارد.

آیا از سپاه پاسداران افرادی هستند که به مردم حق بدهند و مردم بتوانند روی آنها در آینده تکیه کنند
ج ٥
جواب این سوال بسیار واضح و مبرهن استدر جمهوری اسلامی هرآنچه که برخلاف سیاست و نظر حکومت باشد ، قطعا با گلوله و زندان و شکنجه و اعدام پاسخ داده می‌شودحال آنکه مقاومت و یا ابراز مخالفت توده‌های جامعه قطعا در صورت بروز با کشتاری فجیع‌تر از سالیان گذشته از سوی حکومت جواب داده خواهد شدچرا که با توجه به تغییر شرایط سیاسی ، امنیتی و اقتصادی ایران در داخل خود و نیز منطقه‌ی خاورمیانه ، این مهم را به وضوح نشان می‌دهد که جمهوری اسلامی درحال گذار به سوی یک سیستم کاملا ملیتاره با محوریت و اقتدار سپاه پاسدارن است که شخص خامنه‌ای به شدت میل و تقابلی وافر به این گونه گذار را دارد.

فلاکت اقتصادی سیاسی اجتماعی در ایران زیاد است، مردم چگونه با این رژیم خو گرفته اند
ج ٦
قطعا خیرچراکه سپاه پاسداران و اشخاص پاسدار از بدو تولد این حکومت همواره ستون‌های اقتدار آن و گردانندگان سیستم‌های امنیتی و حتی کشتار جمعی مردمی برای جمهوری اسلامی بوده‌اند و هستندنیروهایی که توسط سپاه در سالیان حکومت جمهوری اسلامی تحت نام بسیج ، حزب‌الله ، ثارالله و .... همواره سعی در ایجاد تعریب ، وحشت و سرکوبی مردم به منظور حفظ حاکمیت جمهوری اسلامی را داشته‌اند قطعا با توجه به نزدیک به سه دهه ونیم جنایات مستمر این ارگان و اعضایش ، نمی‌شود انتظار داشت که افراد این سازمان در راستای اهداف مردمی باشندحال اگر استثنائی هم باشد ، شاید کمتر از حد خیال باشد.

بنظر شما راهی برای خروج از اسارت ملایان وجود دارد؟
ج٧
مردم به گونه‌ای در منگنه‌ای ناچار قرار گرفته‌اند که به قولی می‌توان گفت زندگی را به شکل بخور و نمیر اداره می‌کننددر این بحران و فشار موجود ، ناچار به ادامه هستند تا روزنه‌ای باز شود که خشم عمومی تبدیل به همبشتگی شودچرا که مردم سرزمین ایران فاجعه و حوادثی همچون اوین ، کهریزک و ... را در ذهن و خاطر خود دارند و این یعنی یک نوع از هم گسیختگی اجتماعی که حاصل سرکوب و دیکتاتوریت و ماشین ژینوساید جمهوری اسلامی است.

موقعیت زنان بویژه زنان جوان که گفته میشود برای شکم سیر کردن خود و احیاننا خانواده مجبور به تن فروشی میشوند، چگونه است؟
ج ٨
قطعا در هرجامعه‌ای که فقر و سرکوب دست به دست هم بدهد و آزادی‌های سیاسی و اجتماعی لوس و محدود شوند ، آنچه که روی خواهد داد فاجعه‌ای ست که هم اکنون در ایران شاهد آن هستیمعلاوه بر تن فروشی اجباری و ناخواسته ، ما شاهد ازدواج‌هایی در سنین پائین ، دزدی ، غارت ، خودکشی و دیگر فجایع هستیم که گویا شخص دچار نوسانات و اختلالات روحی ، روانی شده و برای حفظ بقای خود و عدم مواجه شدن با سرنوشتی نامعلوم که هیچ از آن نمی‌داند در آن دخیل نیست ، به این ورطه کشیده می‌شود.

فکر میکنید انتخابات آینده آخرین انتخابات کوته فکران عمامه بسر باشد و اگر بلی، چگونه آن را تصور میکنید
ج ٩
مردم ایران دارای پیشینه وتاریخ فرهنگی قوی و دانش اجتماعی بالایی هستند که زبانزند خاص و عام جهانیان استقطعا عامل این همه بدبختی و مشکلات را به واقعیت میدانند که همان جمهوری اسلامی است و بس !

آیا مردم ایران مقصر بدبختی ها را ابر قدرت ها میدانند و اگر بلی حدود چند درصد از آنها
ج ١٠
این قضیه بستگی به معادلات سیاسی احزاب و اپوزسیون ایرانی خارج از کشور دارد و نیز یک سری اتفاقات پشت پرده‌ی سیاسی که نه تنها ایران بلکه خاورمیانه را تحت نام و سیاست تشکیل خاورمیانه‌ی کوچک در خود داردچه بسا یک جوشش افسار گسیخته و بدون آتوریته‌ به منظور سازماندهی مناسب در جهت رسیدن به دمکراسی و انقلاب نوین ایران ، احتمال بروز هر نوع رویدادی را شاید دارا باشد.

فکر میکنید ایران سوریه دوم شود؟
ج ١١
هر آنچه که محدودیت ، فشار ، خط قرمز ، کمبود درآمد ، عدم پشتیبانی‌های بیمه‌ای و ... است در ایران خطری هستند برای قشر روزنامه‌نگاران و خبرنگاران اعم از زن و مردباتوجه به این که این حرفه در جهان به عنوان مشاغل سخت تشخیص داده شده است ، اما در ایران همواره بخت و اقبال آن برای انجام دهندگانش هرگز به روی پاشنه‌ی شانس نچرخیده استالا زندان و شکنجه و آوارگیالبته فقط برای کسانی که ارزش و ابهت قلم را میدانند و از آن پاسداری میکنند در راه گفتن حقیقت !
آخرین بروز رسانی مطلب در سه شنبه ، 21 خرداد 1392 ، 16:40

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر