۱۳۹۲ تیر ۴, سه‌شنبه

کشته شدن 3 زائر ایرانی در پی انفجاری در بغداد




پلیس عراق از کشته شدن 3 زائر ایرانی در پی حمله به اتوبوس حامل زائران ایرانی در این کشور خبر داد.

به گزارش ایسنا به نقل گلوبال تایمز پلیس عراق گزارش داد که روز سه‌شنبه در پی انفجار یک بمب در جنوب بغداد 3 زائر ایرانی کشته و 15 تن دیگر زخمی شدند.

این حادثه صبح سه‌شنبه و زمانی رخ داد که یک بمب جاده‌ای در کنار اتوبوس حامل زائران ایرانی که از بغداد راهی کربلا بودند منفجر شد.

یک منبع وزارت کشور عراق در گفت‌وگو با خبرگزاری شینهوا که از افشای نامش خودداری کرد این انفجار در جاده اصلی در نزدیکی شهر اسکندریه واقع در 50 کیلومتری جنوب بغداد رخ داد

مصرف بیش از 9 میلیارد دلار مازاد درآمد نفتی برخلاف قانون



براساس گزارش دیوان محاسبات کشور به دنبال بررسی عملکرد بند 2 قانون بودجه سال 1390 کل کشور، مبلغ 9.2 میلیارد دلار مازاد درآمد ارزی کشور معادل صد هزار و چهارده میلیارد ریال براساس مصوبات غیر قانونی هیات وزیران برخلاف احکام تعیین شده در این بند به مصرف رسیده است.

به گزارش مهر، بخشی از گزارش تفریغ بودجه 1390 کل کشور که از سوی دیوان محاسبات تهیه شده به بررسی عملکرد دولت در اجرای بند بودجه ای مربوط به درآمدهای نفتی پرداخته است.

در این گزارش تاکید شده است که تصویب مصرف 11.6 میلیارد دلار مازاد درآمد حاصل از صادرات نفت خام و میعانات گازی خارج از جداول بودجه عمومی طبق بند 2 ماده واحده قانون بودجه سال 1390 کل کشور به نوعی متمم بودجه ضمن بودجه کل کشور محسوب شده و به علت عدم پیش بینی برنامه و ردیف خاص، بی انضباطی مالی درنحوه مصرف آن بوجود آورده است

۱۳۹۲ تیر ۲, یکشنبه

وخامت وضع جسمی محمدرضا پورشجری طی شب گذشته



خبرگزاری هرانا – محمدرضا پورشجری (سیامک مهر) وبلاگ نویس زندانی در زندان ندامتگاه مرکزی کرج، در پی وخامت وضع جسمی به بهداری زندان منتقل گردید.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، شب گذشته شنبه 1 تیر ماه محمدرضا پورشجری با افت فشار خون و سرگیجه شدید روبرو شد و توسط سایر زندانیان به بهداری زندان ندامتگاه مرکزی کرج منتقل گردید.
پزشکان زندان برای بهبود وضع جسمی این زندانی سیاسی تنها اقدام به تزریق داروهایی کردند که ماهیت آن برای خود وی نیز ناشناخته بوده است.
دختر این زندانی سیاسی بنام  میترا پورشجری به گزارشگر هرانا گفت: "پدرم طی تماسی تلفنی اعلام کرد، اگر من مُردم باید من را كالبد شكافي كنند، زیرا پزشکان زندان حتی نام آمپول‌هایی كه به من تزریق می‌کنند را نمی‌گویند و من اطلاع ندارم چه داروهایی وارد بدن من می‌شود."
محمدرضا پورشجری (سیامک مهر) وبلاگ نویس زندانی ۵۱ ساله، ۲۱ شهریور ماه ۱۳۸۹ در منزل مسکونی خود در شهر کرج بازداشت شد. او پس از بازداشت به سلول‌های انفرادی زندان رجایی‌شهر منتقل و مدت هفت ماه مورد شکنجه و آزار و اذیت قرار گرفت که این فشار‌ها موجب آسیب‌های جسمی بر روی وی گردید.
گفتنی‌ است که این وبلاگ نویس زندانی، از بیماری‌های متعددی هم‌چون ناراحتی قلبی، ضعف بینای، دیسک کمر، نارسایی کلیوی، درد معده و همچنین سوء تغذیه رنج می‌برد.
 روز گذشته نیز مجموعه فعالان حقوق بشر ضمن یک بیانیه مطبوعاتی در مورد مرگ افشین اسانلو، به وضعیت وخیم جسمی محمدرضا پورشجری و آرش صادقی اشاره کرده بود.

۱۳۹۲ خرداد ۳۰, پنجشنبه

روز جهانی ندا 30 تیر گرامی باد


این روزها حکایت مرد ایستادە در تقسیم کە بی صدا و بی حرکت بە تندیس آتاترک و پرچم ترکیە خیرە شدە است کە رسانە ها و مردم جهان را بە این مرد جوان معترض ترک جلب شدە و او اینگونە صدای اعتراض خود و مردم ترک را نسبت بە درخطڕ افتادن دستاوردهای دموکراتیک ترکیە، بە جهان مخابرە کردە و البتە همراهی و همبستگی هزاران نفر با این اقدام در سراسر ترکیە در گسترش این خبر تاثیت عمدە را داشتە است.
اگر بخواهیم ریشە این ابتکار عمل و آمادگی ذهن مردم ترک را برای پذیرش این رفتار و کنش بدون خشونت پیدا کنیم کافیست بە رفتار مشابهی از مردم ترکیە کە هر سالە در ساعت ۹:۰۵ روز ۱۰ نوامبر همزمان با لحظە مرگ آتاترک یک دقیقه مراسم سکوت برگزار می کنند برگردیم کە در این لحظە بە مدت یک دقیقە زنگ همە مدارس و بوق کشتی ها و آژیرها بە صدا در می آید و جالب این کە مردم ترکیە در هر حالتی کە باشند بی حرکت می ایستند و حتا تاکسی ها و ماشین ها در اتوبانها متوقف میشوند و بە احترام بنیانگذاڕ ترکیە یک دقیقە سکوت بدون حرکت انجام میدهند. گویا مرد جوان ایستادە با الهام از این رفتار مردم ترکیە خواستە همە مردم را متوجە از دست رفتن میراث سکولاریزم آتا ترک در ترکیە کند کە بایست از این ابتکار عمل استقبال و پشتیبانی کرد.
این مقدمە برای این بود کە طرحی را بە شما دوستان بە اشتراک بگذاریم و آن اینکە اگر ما می توانستیم و میخواستیم از این روش برای رساندن پیام آزادیخواهی مردم ایران و جنبش سبز استفادە کنیم آیا کسی و نمادی و لحظە ای را داریم کە بتوان آنرا سمبل استقامت و پایداری مردم ایران در رویارویی با سیستم دیکتاتوری و ارتجاع حاکم بە همە معرفی کنیم و این نماد در میان همە ما شناختە شدە و مورد وفاق و همدلی باشد تا هر سالە در زمان و روز خاصی بە یاد او در هر حالتی و در هر کجای این کرە خاکی هستیم با یاد او با یک دقیقە سکوت و باز ایستادن از حرکت بر خواست دموکراسی و آزادیخواهی مردم ایران تاکید و آن را تمرین کنیم؟!
بی گمان ما چنین شخصیت جهانی و مورد وفاقی داریم کە لحظە سمبلیک و جانسوز جانباختن اش را در ساعت ١٨:١٠ روز ٣٠ خرداد هر سالە با یک دقیقە سکوت و باز ایستادن از حرکت گرامی بداریم و بر استمرار یاد و خاطرە و خواست او و جانباختگان جنبش مردم سبز مردم ایران، آزادی و دموکراسی تاکید کنیم!
·          

۱۳۹۲ خرداد ۲۹, چهارشنبه

نیما ابراهیم زاده در غیاب پدر زندانی, دچار شوک عصبی و اورژانس منتقل شد





بنا بر گزارشهای ارسالی به کمپین صلح فعالان در تبعید , نیما ابراهیم زاده فرزند بهنام ابراهیم زاده فعال کارگری و حقوق کودکان کار و خیابان ؛ بر اثر شوک عصبی در اورژانس بیمارستان محک بستری شده است .
گفتنی است پیشتر تمام تلاش ها برای تمدید مرخصی بهنام ابراهیم زاده کارگر زندانی , جهت حضور بر بالین فرزند بیمارش که از بیماری سرطان رنج می برد ؛ بی اثر مانده بود .

اعزام ژیلا بنی‌یعقوب به بیمارستان در پی مصدومیت شدید




ژیلا بنی یعقوب در پی اصابت شیع سنگینی در هواخوری بند زنان به سرش به بیمارستان شهدا اعزام شد.

این روزنامه نگار زندانی در بند نسوان زندان اوین عصر روز گذشته سه‌شنبه
۲۸ خرداد ماه در هنگام استفاده از هواخوری بشدت مجروح شد.

وی در پی اصابت شیعی سنگین که از سقف هواخوری بند زنان جدا شده بود دچار آسیب دیدگی همراه با سرگیجه و حالت تهوع شد که به دلیل وخامت وضع جسمی عصر امروز به بیمارستان شهدای تجریش منتقل گردید.

وی پس از انجام آزمایشات مقدماتی، با وجود تشخیص پزشکان مبنی بر احتمال ضربه مغزی به زندان عودت داده شد. پزشکان بیمارستان شهدا برای وی داروهایی تجویز نمودند که پس از بازگشت، مسوولان بهداری اوین اعلام کردند هیچ کدام از داروهای مورد نیاز وی در زندان موجود نیست.

ژیلا بنی یعقوب دبیر سرویس اجتماعی روزنامه سرمایه و سردبیر کانون زنان ایرانی
۳۰ خرداد ۱۳۸۸ در جریان سرکوب‌های پس از انتخابات به همراه همسرش، بهمن احمدی امویی بازداشت و در خرداد ۱۳۸۹ به یک‌سال حبس تعزیری و ۳۰ سال محرومیت از شغل روزنامه‌نگاری محکوم شد.

هرانا

۱۳۹۲ خرداد ۲۸, سه‌شنبه

بازار سیاه» زندگی در زندان رجایی شهر کرج




کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی: با وجود بودجه هنگفت سازمان زندان ها و اقدامات تامینی و ترتیبی، زندان های کشور بویژه زندان رجایی شهر کرج همچنان با مشکلات عدیده ای از جمله کیفیت فاجعه بار غذای زندانیان روبرو می باشند.

به گزارش کمیته دانشجویی دفاع از زندانیان سیاسی، زندان رجایی شهر کرج (گوهردشت) که از سال ها پیش، به علت شرایط اسفبار نگهداری زندانیان به تبعیدگاه رجایی شهر شهرت یافته است، از جمله زندان هایی است که نه به دلیل نبود بودجه لازم، و نه به دلیل سوء مدیریت در تخصیص منابع لازم برای تهیه نیازهای ضروری و اولیه زندانیان، بلکه با آگاهی کامل ریاست این زندان از محدودیت های موجود، وضعیت نگهداری زندانیان آن به لطف فرصت طلبی و فساد سازمان یافته میان کارکنان زندان، بویژه «محمد مردانی» ریاست این زندان روز به روز وخامت می یابد.

مسئولان این زندان که از قبل تجارت پرسود مواد مخدر در این زندان، ماهیانه میلیاردها تومان بر جیب می زنند، به این میزان نیز اکتفا نکرده و از هر وسیله ای برای چپاول بیشتر زندانیان استفاده کرده و در این راه حتی از سلامت و جان انسان هایی که به امانت نزد آنها نگهداری می شوند نیز چشم پوشی نمی کنند.

میزان فساد موجود در زندان رجایی شهر به حدی است که از جزء ترین کارکنان این زندان، تا ریاست آن و حتی فروشگاه زندان نیز هر یک بسته به مسئولیت و میزان توانایی و مهارت خود در سرکیسه کردن زندانیان، سعی در خالی کردن جیب زندانیانی دارند که خانواده های ایشان با صرفه جویی و تحمل هزینه های کمرشکن زندگی، اندک مبلغی را برای تامین مایحتاج اولیه ایشان که بر اساس قانون بر عهده سازمان زندان ها می باشد به حساب آنان واریز نموده اند.

برای نمونه، ارائه روزنامه در زندان که بی توجه به روزهای انتشار آن، با احتساب روزهای تعطیل و بصورت پیش پرداخت، وجه آن ماهیانه و با نرخی بالاتر از نرخ معمول از زندانیان متقاضی روزنامه دریافت می شود، با وجود دریافت مبلغی بیشتر از ارزش واقعی آن، باز هم بصورت مرتب به زندانیان ارائه نشده و گاهی توزیع این روزنامه ها هر چهار یا پنج روز یک بار صورت می گیرد. بر اساس تخمین زندانیان زندان رجایی شهر، مسئولان این زندان ماهیانه چیزی در حدود 16 میلیون تومان به عنوان حق آبونمان روزنامه از زندانیان متقاضی روزنامه دریافت می کنند که با وجود عدم انتشار نشریات در روزهای تعطیل و پرداخت وجه آن از سوی زندانیان مسئولان زندان به آن نیز اکتفا نکرده و از توزیع این نشریات در برخی از روزهای عادی هفته نیز خودداری می کنند و این در حالی است که چندی پیش «سهراب سلیمانی»، مدیرکل زندان های استان تهران در گفتگویی با شبکه تلویزیونی انگلیسی زبان پرس تی وی (متعلق به جمهوری اسلامی) مدعی توزیع رایگان نشریات و جراید در زندان های کشور شده بود.

در این میان اما ریاست زندان برای به جیب زدن سود بیشتر به توزیع مواد مخدر و موارد متعددی همچون توزیع روزنامه اکتفا نکرده و به گرو گرفتن سلامت زندانیان روی آورده است. از قطع توزیع داروهای مورد نیاز و معمول زندانیان در بهداری و فروش آن به قیمت "فوق آزاد"! در فروشگاه زندان، تا فروش دور ریزهای تره بار تهران در این فروشگاه که بهای آن با میوه فروشی های لوکس شمال شهر برابری می کند برای «مردانی» حکم معامله ای دو سر سود را دارد که از سویی سود سرشاری از طریق سرکیسه کردن زندانیان را عاید وی کرده و از سوی دیگر با اعمال چنین فشارهایی به خصوص بر علیه زندانیان سیاسی، رضایت اربابان خود را به دست می آورد.

بر اساس اطلاعات دریافتی از تبعیدگاه رجایی شهر کرج، بسیاری از اقلام خوراکی ارائه شده در فروشگاه زندان تاریخ مصرف گذشته و فاسد بوده و محصولاتی که تولید و مصرف آن مانند سبزیجات به روز می باشد نیز غالبا پلاسیده بوده و بیش از نیمی از آن غیر قابل مصرف می باشد. به باور زندانیان این زندان مسئولان فروشگاه میوه و سبزیجات خود را از میان دور ریزهای میادین میوه و تره بار تهیه می کنند. این در حالی است که چنین محصولی با قیمت 250 هزار ریال بر کیلوگرم در زندان به فروش می رسد. گوشت قرمز و سفید نیز در وضعیت مشابهی بوده و علیرغم قیمت 37 هزار تومانی گوشت قرمز و 8 هزار تومانی گوشت مرغ، کیفیت و وضعیت بهداشتی این دو محصول نیز بسیار اسفبار می باشد. در تصویر زیر نمونه ای از محصولات فاسد عرضه شده در فروشگاه زندان را مشاهده می کنید که کپک های تیره روی ماست، حاکی از انقضای چند ماهه تاریخ مصرف آن می باشد.

بنا بر گفته زندانیان سیاسی زندان رجایی شهر، علاوه بر کیفیت به شدت بد پخت غذا در زندان رجایی شهر، غذاهای ارائه شده به زندانیان عاری از هر گونه مواد مغذی بوده و زندانیان این زندان سال هاست که اثری از گوشت و سبزیجات در این اندک غذای بد بو و بدپخت خود ندیده اند. به گفته ایشان اکثر زندانیان سیاسی این زندان علیرغم وضعیت نه چندان مناسب مالی، به علت بروز ناراحتی های جسمانی در اثر کمبود ویتامین و پروتئین در غذاهای ارائه شده از سوی دولت تنها به دریافت جیره خشک غذایی بسنده کرده و با صرف مبلغی حدود 400 تا 600 هزار تومان در ماه و تهیه مواد غذایی مورد نیاز از فروشگاه زندان، خود اقدام به تهیه وعده های غذایی خود می کنند.

ماده 95 آئیننامه اجرایی سازمان زندان‌ها و اقدامات تامینی و تربیتی كشور، حداقل برنامه غذایی زندانیان تحت پوشش این سازمان را نان و پنیر و چای برای صبحانه و نهار یا شام، سبزیجات تازه یا خشك، برنج، سیب‌زمینی، پیاز، حبوبات، انواع لبنیات، تخم‌مرغ و میوه فصل، و همچنین طبخ سه وعده غذای حاوی گوشت در طی هفته عنوان می کند.

به شهادت بسیازی از زندانیان سیاسی بند ویژه امنیتی زندان رجایی شهر کرج، علاوه بر افت شدید کیفیت غذاهای زندان در سالیان اخیر و قطع کامل وعده های گوشت و سبزی و میوه جات (به استثنای زمان هایی که مقامات کشوری از زندان ها بازدید می کنند)، طی ماه های اخیر توزیع ماست در میان زندانیان که پیشتر چهار نوبت در ماه بوده هم اکنون به دو وعده کاهش یافته و کره 25 گرمی که پیشتر چهار نوبت در هفته میان زندانیان توزیع می گردید هم اکنون به طور کامل قطع شده است.

در حال حاضر زندانیانی همچون کریم معروف عزیز، جمال الدین خانجانی، عفیف نعیمی، سعید ماسوری، خالد حردانی، صالح کهندل، عمر فقیه پور، خالد فریدونی و تعداد زیادی از زندانیانی که احکام طویل المدتی دارند به علت تغذیه نامناسب طولانی مدت، از سوء تغذیه رنج برده و از نظر جسمانی در وضعیت نامناسب و حتی خطرناکی هستند که این مساله در کنار معضلات حاد بهداشتی بند زندانیان سیاسی و همچنین محدودیت های داروئی اعمال شده بر علیه ایشان، زمینه را برای اتفاقات و حوادث ناگوار و آسیب های غیرقابل جبران جسمانی فراهم کرده است

۱۳۹۲ خرداد ۲۷, دوشنبه

احمدی نژاد به دادگاه احضار شد



شعبه ۷۶ دادگاه کیفری استان تهران محمود احمدی نژاد رئیس دولت دهم را به دادگاه احضار کرد.به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دولت علی لاریجانی رئیس قوه مقننه و محمدعلی پورمختار رئیس کمیسیون اصل ۹۰ مجلس، از جمله شاکیانی هستند که آقای احمدی نژاد بر مبنای شکایت آنها به دادگاه احضار شده است. 


http://www.bbc.co.uk/persian/iran/2013/06/130617_l39_ahmadinejad_summoned.shtml

۱۳۹۲ خرداد ۲۵, شنبه

حسن روحانی رییس جمهور شد

نیمی از مردم خوشحال هستند و نیمی به همه چیز شک دارند این رای ،رای مردم بودیا رای خامنه ی مطمئنا رای رای خامنه ی بود اینبار شورای نگهبان کاری کرد که همه انتخابها انتخاب خامنه ی باشد .همیشه برای حفظ نظام اصلاح طلبها پا به میدان گذاشته و می گذارند این رای ،رای خامنه ی بود تا نظام را نجات دهد ..........

۱۳۹۲ خرداد ۲۴, جمعه

شرایط پذیرش پناهجو در اتحادیه اروپا استاندارد می‌شود


 قانون جدید پناهندگی اتحادیه اروپا، حقوق حمایتی بیشتری برای پناهجویان در نظر گرفته است. این قانون مقررات مشترکی را نیز برای تشکیل پرونده پناهجویان پیش‌بینی کرده که منصفانه‌تر و سازگارتر از مقررات پیشین است.
پارلمان اروپا روز چهارشنبه (
۱۲ ژوئن/۲۲ خرداد) قانون جدید پناهندگی در اتحادیه اروپا را به تصویب رساند. کار بر روی این قانون از سال ۱۹۹۹آغاز شده و برخی ماده‌های آن در طی مراحل پناهندگی از سال ۲۰۰۵به جریان افتاده بود. اما در عمل مشاهده شد که اجرای این مقررات در کشورهای مختلف، با ابهام و تناقض‌هایی همراه می‌شوند.

تاکنون، شانس پذیرش تقاضای پناهندگی و نوع رفتار با متقاضی به این بستگی داشت که وی در چه کشوری درخواست پناهندگی داده باشد. این وضعیت در محافل اتحادیه اروپا با عبارت "لاتاری پناهندگی" توصیف می‌شد. با تصویب قانون جدید، چنین ریسکی از میان خواهد رفت و مقررات مشترک و یکسانی در برابر متقاضیان به اجرا در خواهد آمد.

این قانون، پیش‌تر از تصویب شورای وزیران اتحادیه اروپا گذشته بود و با اکثریت آرا در پارلمان اروپا به تصویب رسید. قانون جدید پناهندگی اتحادیه اروپا مشتمل بر سه دستورالعمل و دو آیین‌نامه است. دستورالعمل‌های حقوقی باید ظرف دو سال به تصویب مجالس هر یک از کشورهای عضو اتحادیه رسیده و در قوانین ملی آن‌ها جریان یابند تا اجرای آن‌ها بدون واسطه و به صورت مستقیم باشد.

تسهیل فرآیند پناهندگی

قانون جدید پناهندگی اتحادیه اروپا، تسهیلات تازه‌ای برای پناهجویان در نظر گرفته که از جمله شامل کاهش مدت زمان انتظار برای دریافت پاسخ است. طبق این قانون، رسیدگی به تقاضای پناهندگی باید حداکثر تا شش ماه انجام گیرد و در موارد بسیار دشوار و پیچیده بیشتر از
۱۸ ماه طول نکشد.

هم‌چنین مقرر شده که مسئولان ادارات مربوط به امور پناهجویان، از آموزش بیشتری برای همیاری و کمک به متقاضیان پناهندگی برخوردار شوند.

در این قانون، حقوق پناهجویان نابالغ نیز که همراهی در کنار خود ندارند، تقویت شده است. طبق مقررات جدید، از این پس تک تک پناهجویان زیر هجده سال و بدون سرپرست، از سوی فردی دوره دیده، همراهی خواهند شد. این در حالی است که تاکنون در آلمان فدرال، با پناهجویان
۱۶ ساله، همانند افراد بالغ رفتار می‌شد.

قانون جدید پناهندگی در اتحادیه اروپا، تسهیلاتی نیز برای قربانیان شکنجه در نظر گرفته و این دسته و هم‌چنین افراد نابالغ را از پرس‌‌وجوهای رایج در فرودگاه‌ها معاف کرده است. به این ترتیب، دیگر لازم نخواهد بود که مقامات آلمانی برای کلیه کسانی که بدون گذرنامه یا با پاسپورت جعلی وارد خاک این کشور می‌شوند، پرونده تشکیل دهند.

سازمان‌های حقوق بشری و کلیساهای اروپا همواره از رفتار مقامات اتحادیه اروپا در برابر پناهجویان انتقاد کرده‌اند. بیش از همه، کشورهای ایتالیا، مالت و اسپانیا در معرض این اتهام قرار دارند که با متقاضیان پناهندگی رفتار نامناسبی دارند.

اداره آمار اتحادیه اروپا در سال
۲۰۱۲، تعداد ۳۳۰ هزار تقاضای پناهندگی را ثبت کرده که ۷۰ هزار مورد آن پذیرفته شده است. آلمان واجد بیشترین تقاضاها به میزان ۷۷ هزار و ۵۰۰ درخواست بوده است. فرانسه با ۶۰ هزار و ۶۰۰ درخواست و سوئد با ۴۳ هزار و ۹۰۰ درخواست، جایگاه‌های دوم و سوم را داشته‌اند.

۱۳۹۲ خرداد ۲۱, سه‌شنبه

مصاحبه دکتر ایرج ربیعی با فرشته ناجی حبیب زاده


https://fbcdn-profile-a.akamaihd.net/hprofile-ak-ash4/c31.31.388.388/s160x160/292517_466967726720845_2053202647_n.jpg
خانم فرشته ناجی حبیب زاده

خانم فرشته ناجی حبیب زاده روزنامه‌نگار ایرانی فاش میکند
به آن‌هایی که از حقوق بشر دفاع میکنند، انگ و تهمت‌های سیاسی و امنیتی زده میشود، و در زیر نام عبور از خط قرمز اسلام و ولایت فقیه علاوه بر زندان و شکنجه ، حتی به پای چوبه‌های دار هم سپرده شده‌اند
راه سبز ها در انتخابات آینده چیست؟
منظور شما از سبزها آیا طرفداران اصلاح طلبان است یا خیر ؟باید عرض کنم که اصلاح طلبان به گونه‌ای بسیار غیر معقول سبزها را به خود چسبانده‌اند و آنچه تحت نام سبزها که نمادی از انقلاب‌های مخملی مردمی است ربطی به اصلاحات و اصلاح طلبان ندارد
جمهوری اسلامی درحال گذار به سوی یک سیستم کاملا ملیتاره با محوریت و اقتدار سپاه پاسدارن است که شخص خامنه‌ای به شدت میل و تقابلی وافر به این گونه گذار را دارد


مشکلات روز افزون ایران بویژه در روزهای قبل از انتخابات ملایان پاسدار دلیل بارزی برای فرار فعالین سیاسی از ایران استاین هم وطنان بعد از فرار از ایران چون دستشان به جایی بند نیست و یا بهتر بگویئم خویش و فامیل در کشور های اروپایی و یا به میزان کافی قدرت پرداخت هزینه سفر به قاچاق بر ها برای ورود به اروپا ندارند ناگزیر در ترکیه به امید روزی که سازمان ملل در آنکارا به مصاحبه آن‌ها جواب مثبت بدهند بسر میبرندامروز قلم من برای حکایت درد و عذاب این هم وطنان در جهنم دوم آن‌ها بعد از سفر به ترکیه، در دستم حرکت نمیکند، شاید هم وطنان در غربت آن‌هایی که مدتها است آرزوی تنفس هوای ایران و بوی اقاقیا در مشامشان است، گزارش من از حقایق چنین مشکلاتی تازگی نداشته باشداز این رو بعد از اینکه به من اطلاع داده شد، یکی از بانوان نویسنده و روزنامه‌نگار ایرانی از دست جلادان و غارتگران فعلی ایران که دولتی دست و پا کرده نام آن را جمهوری اسلامی نهاده اند، گریخته، بر آن شدم با این نویسنده خانم فرشته ناجی حبیب زاده تماس گرفته و مصاحبه کنم.
در این راه با تشکر و سپاس بسیار از خانم ناجی حبیب زاده که به من اجازه دادند سئوالات را از طریق ای میل براییشان ارسال کنم، از خوانندگان گرامی خواهش میکنم، چند لحظه‌ای وقت بگذارند و به جواب‌های این خانم روزنامه‌نگار ارجمند که از زاویه دید فردی که وقت و زندگی خود را چون سنت روزنامه‌نگاری بین مردم گذرانیده و به درد های آن‌ها آشنایی دارد، توجه کرده و به صحنه‌هایی از زندگی مردم ایران که فرشته برای آن‌ها ترسیم میکند، حال و آینده ایران را در نظر بگیرند.
البته هدف ما از مصاحبه با خانم فرشته تقلایی بود برای بیان نظرات ایشان و کوشش کردیم در لابلای سئوالات بگونه ای به نوعی افشاگری مردمی برسیم که خوشبختانه فرشته عزیز به این نکته پی برده و آنچه مورد نظر بود بطور کامل و در سطحی بسیار غنی که گویای یک حرکت برای آشنا کردن هم وطنان به زیر بنای سیاسی حکومت ملایات پاسدار است بیان کردخانم فرشته ناجی حبیب زاده با تشکر از لطف و مَحبت شما ایرج ربیعی

سئوالمشکلات روزنامه نگاران بیشتر مربوط به تماس با رهبران ایران میشود، اخباری که میدهند را نمیتوان منتشر کرد و یا گروههای مافیایی مانند هاشمی، احمدی نژاد مشکل تراشی میکنند
ج ١
معمولا این حرفه به دو قسمت تقسیم می‌شوندآنانی که در داخل هستند، دارای شرایط ویژه و خاص بوده و باتوجه به قوانین محکم حکومتی ، تنها آن دسته از روزنامه‌نگاران و خبرنگارانی که مورد تائید خود حکومت و دستگاه‌های امنیتی ذیربط هستند ، قادر به برقراری اینگونه تماس‌ها با سران درجه یک کشوری و نیز سطع رهبری هستندمابقی خبرنگاران و روزنامه‌نگاران داخل کشور علاوه بر این که ازین حق برخوردار نیستند، بلکه دارای محدودیت‌ها و نیز خطوط قرمز متفاوت بوده و همواره کنترل ، تفحص و تجسس می‌شوند که مصداق صحیح و برهان این ادعا همانا زندانی و شکنجه شدن تعداد بسیاری از مشغولین در این حرفه طی سالیان اخیر بوده و هست.
طیف دوم اصحاب رسانه ، آنهایی هستند که در خارج از مرزهای ایران یا در حال گذارندن دوران پناهجویی و در انتظار رسیدن به کشور سوم هستند، یا آن دسته که به کشور سوم رسیده‌اند و صدالبته نه بر اساس ظوابط ، بلکه بنابر روابط هرکدام مسندی را تکیه کرده‌اندطیف اول در حال انتظار و بسر بردن در دوران پناهجویی به قولی ازاینجا رانده و ازآنجا مانده استچراکه در اوج بی امکاناتی و حتی فراموش شدگی استاین مهم در حالی اتفاق می‌افتد که این قشر را می‌توان فعال‌ترین همکاران این حرفه دانستچراکه باتوجه به وضعیت ذکر شده و سختی‌های خاص به خود ، اما همواره درتلاش و تکاپو بوده و هستندتا اندازه‌ای که همواره اخبار داخل و اتفاقات خارج چه از نظر همدلی و همیاری و چه از نظر تحلیل و پوشش رویدادها را در کنار زندگی سخت خود به دوش می‌کشند.
دسته‌ی بعدی هم که همانانی هستند که اکنون در لوای بیرق این دسته و آن گروه قلم به نفع صاحبان مال و املاک می‌گردانند و چه بسا از طریق لابی‌گری‌های موجود حتی پا از قوانینی همچون تحریم و عدم ارتباط آنچنانی با داخل ایران فراتر نهاده و در کمال تعجب با موبایل و تلفن دفتر بزرگان مسند نشین ایران همچون وزرا و وکلا و رهبر به گپ و گفتمان می‌نشینندحال آنکه عده‌ای نیز اگرچه دارای توان و قدرت و تسلط بر این حرفه هستند و آنان نیز در کشورهای سوم درحال گذران زندگی هستند ، اما انگار اقبال روزگار و بهتر است بگوئیم سفره‌ی رنگین برده‌داران اندیشه نتوانسته است آنان را متملق و سالوس سفره‌ی خود گرداند و این داستان کماکان ادامه دارد.

هزینه روزنامه ها را در ایران چه سازمانی می پردازد زیرا فروش و تیراژ کافی نیست
ج ٢
معمولا روزنامه‌های محلی و شخصی همچون هفته‌نامه‌ها ، ماهنامه ، یکسری از مجلات و گاه‌نامه‌ها از طریق کمک‌های گاها و بعضا مردمی و بیشتر از طریق جذب آگهی اداره می‌شوند که این اقدام خود مستلزم ربودن گوی رقابت در میان مابقی است و کاری بس دشوارالبته طبق قانون همیاری و سوبسید تعلق گرفته به کل نشریات ، سالانه مبلغی به عنوان حق خرید کاغذ و مدیریت این گونه نشریات از طریق اداره‌ی ارشاد اسلامی پرداخت می‌گردد که باتوجه به نوسانات بازار و کمبود مواد اولیه‌کاغذ و نیز وارداتی بودن آن ، مبلغ یاد شده در کنار پیچ و تاب‌های دیرکردی‌اش ، هرگز جوابگوی نیاز این نشریات نبوده و نیستنشریات و روزنامه‌های دولتی هم که معمولا تحت پوشش و حمایت مستقیم ارگان مدیرتی خودشان بوده و همزمان با آن چون منعکس کننده‌ی سیاست‌ها و اعمال مورد پسند حکومت هستند ، از هر لحاظ دارای شرایط بهتر و مساعدتری چه از لحاظ مالی و چه از لحاظ پشتیبانی هستند، نمونه این که در سال ١٣٨٩ به بعد رسما از طرف دولت اعلام گردید که کلیه‌ی ادارات و نهادها موظفند کلیه‌ی آگهی‌های خودار به روزنامه‌ی ایران تحت لوای دولت بدهند و کلیه‌ی درآمد تبلیغات و آگهی‌های این ارگان‌ها با این دستورالعمل مستقیم به جیب دولت برگردانده شد و در کنار آن شاهد به گل نشستن بسیاری از مطبوعات و نشریات خصوصی بویدم.

آیا سازمان های حقوق بشر میتوانند چنانچه خود میگویند در ایران فعالیت کنند
ج٣
آنچنان که تا به اکنون شاهد بوده‌ایم حرکت سازمان‌های حقوق بشری باتوجه به پرنسیب‌های مندرج درمنشور جهانی سازمان ملل که بررسی و گزارش و اقدام به وضعیت همه گونه‌ی جامعه و انجام حرکت‌های مردم نهاد به منظور جلوگیری از نقض آشکار حقوق بشر است ، در ایران ممنوع بوده و اگر گاها و بعضا کسانی از روی دلسوزی و بر حسب وظیفه در راه گام نهند ، انگ و تهمت‌های سیاسی و امنیتی به آنها زده شده و در زیر نام عبور از خط قرمز اسلام و ولایت فقیه علاوه بر زندان و شکنجه ، حتی به پای چوبه‌های دار هم سپرده شده‌اند، مصداق این ادعا آقای محمد صدیق کبودوند و ... و بسیاری دیگر از فعالین این عرصه است که در خارج از کشور به دلیل فعالیت‌های حقوق بشری در داخل کشور و تحت تعقیب قرار گرفتن ، اعلام پناهندگی کرده‌اندپس نمی‌توان گفت که در سیستم کنونی جمهوری اسلامی ، فعالیت حقوق بشری دارای استاندارد و عدم محدودیت به معنای کلی این عرصه می‌باشد.

راه سبز ها در انتخابات آینده چیست؟ فکر میکنید مردم مقاومت کرده مانند سال 88 کشتار شروع میشود
ج ٤
باتوجه به سوال مطرح شده‌ی شما این مهم در ذهن متبلور می‌شود که منظور شما از سبزها آیا طرفداران اصلاح طلبان است یا خیر ؟باید عرض کنم که اصلاح طلبان به گونه‌ای بسیار غیر معقول سبزها را به خود چسبانده‌اند و آنچه تحت نام سبزها که نمادی از انقلاب‌های مخملی مردمی است ربطی به اصلاحات و اصلاح طلبان نداردچرا که بیانه‌های سران اصلاحات خود گامی بود در باز نگه داشتن دست حکومت برای سرکوب بیشتر سبزها و لازم استب شیوا بگویم که جنبش سبز مردمی حرکتی جدای از اصلاحات استقطعا در آینده‌ای ایران و انتخابات پیش رو، گروه موسوم به اصلاح طلب تحت هرشرایطی به منظور حفظ بقای سیستم جمهوری اسلامی ستونی برای استحکام آن خواهند بود و در انتخابات شرکت خواهند نمود اما جنبش مردمی خودجوش قطعا همان پتانسیل نهفته‌ای ست که نیل به براندازی و عدم حاکمیت نظام دارد.

آیا از سپاه پاسداران افرادی هستند که به مردم حق بدهند و مردم بتوانند روی آنها در آینده تکیه کنند
ج ٥
جواب این سوال بسیار واضح و مبرهن استدر جمهوری اسلامی هرآنچه که برخلاف سیاست و نظر حکومت باشد ، قطعا با گلوله و زندان و شکنجه و اعدام پاسخ داده می‌شودحال آنکه مقاومت و یا ابراز مخالفت توده‌های جامعه قطعا در صورت بروز با کشتاری فجیع‌تر از سالیان گذشته از سوی حکومت جواب داده خواهد شدچرا که با توجه به تغییر شرایط سیاسی ، امنیتی و اقتصادی ایران در داخل خود و نیز منطقه‌ی خاورمیانه ، این مهم را به وضوح نشان می‌دهد که جمهوری اسلامی درحال گذار به سوی یک سیستم کاملا ملیتاره با محوریت و اقتدار سپاه پاسدارن است که شخص خامنه‌ای به شدت میل و تقابلی وافر به این گونه گذار را دارد.

فلاکت اقتصادی سیاسی اجتماعی در ایران زیاد است، مردم چگونه با این رژیم خو گرفته اند
ج ٦
قطعا خیرچراکه سپاه پاسداران و اشخاص پاسدار از بدو تولد این حکومت همواره ستون‌های اقتدار آن و گردانندگان سیستم‌های امنیتی و حتی کشتار جمعی مردمی برای جمهوری اسلامی بوده‌اند و هستندنیروهایی که توسط سپاه در سالیان حکومت جمهوری اسلامی تحت نام بسیج ، حزب‌الله ، ثارالله و .... همواره سعی در ایجاد تعریب ، وحشت و سرکوبی مردم به منظور حفظ حاکمیت جمهوری اسلامی را داشته‌اند قطعا با توجه به نزدیک به سه دهه ونیم جنایات مستمر این ارگان و اعضایش ، نمی‌شود انتظار داشت که افراد این سازمان در راستای اهداف مردمی باشندحال اگر استثنائی هم باشد ، شاید کمتر از حد خیال باشد.

بنظر شما راهی برای خروج از اسارت ملایان وجود دارد؟
ج٧
مردم به گونه‌ای در منگنه‌ای ناچار قرار گرفته‌اند که به قولی می‌توان گفت زندگی را به شکل بخور و نمیر اداره می‌کننددر این بحران و فشار موجود ، ناچار به ادامه هستند تا روزنه‌ای باز شود که خشم عمومی تبدیل به همبشتگی شودچرا که مردم سرزمین ایران فاجعه و حوادثی همچون اوین ، کهریزک و ... را در ذهن و خاطر خود دارند و این یعنی یک نوع از هم گسیختگی اجتماعی که حاصل سرکوب و دیکتاتوریت و ماشین ژینوساید جمهوری اسلامی است.

موقعیت زنان بویژه زنان جوان که گفته میشود برای شکم سیر کردن خود و احیاننا خانواده مجبور به تن فروشی میشوند، چگونه است؟
ج ٨
قطعا در هرجامعه‌ای که فقر و سرکوب دست به دست هم بدهد و آزادی‌های سیاسی و اجتماعی لوس و محدود شوند ، آنچه که روی خواهد داد فاجعه‌ای ست که هم اکنون در ایران شاهد آن هستیمعلاوه بر تن فروشی اجباری و ناخواسته ، ما شاهد ازدواج‌هایی در سنین پائین ، دزدی ، غارت ، خودکشی و دیگر فجایع هستیم که گویا شخص دچار نوسانات و اختلالات روحی ، روانی شده و برای حفظ بقای خود و عدم مواجه شدن با سرنوشتی نامعلوم که هیچ از آن نمی‌داند در آن دخیل نیست ، به این ورطه کشیده می‌شود.

فکر میکنید انتخابات آینده آخرین انتخابات کوته فکران عمامه بسر باشد و اگر بلی، چگونه آن را تصور میکنید
ج ٩
مردم ایران دارای پیشینه وتاریخ فرهنگی قوی و دانش اجتماعی بالایی هستند که زبانزند خاص و عام جهانیان استقطعا عامل این همه بدبختی و مشکلات را به واقعیت میدانند که همان جمهوری اسلامی است و بس !

آیا مردم ایران مقصر بدبختی ها را ابر قدرت ها میدانند و اگر بلی حدود چند درصد از آنها
ج ١٠
این قضیه بستگی به معادلات سیاسی احزاب و اپوزسیون ایرانی خارج از کشور دارد و نیز یک سری اتفاقات پشت پرده‌ی سیاسی که نه تنها ایران بلکه خاورمیانه را تحت نام و سیاست تشکیل خاورمیانه‌ی کوچک در خود داردچه بسا یک جوشش افسار گسیخته و بدون آتوریته‌ به منظور سازماندهی مناسب در جهت رسیدن به دمکراسی و انقلاب نوین ایران ، احتمال بروز هر نوع رویدادی را شاید دارا باشد.

فکر میکنید ایران سوریه دوم شود؟
ج ١١
هر آنچه که محدودیت ، فشار ، خط قرمز ، کمبود درآمد ، عدم پشتیبانی‌های بیمه‌ای و ... است در ایران خطری هستند برای قشر روزنامه‌نگاران و خبرنگاران اعم از زن و مردباتوجه به این که این حرفه در جهان به عنوان مشاغل سخت تشخیص داده شده است ، اما در ایران همواره بخت و اقبال آن برای انجام دهندگانش هرگز به روی پاشنه‌ی شانس نچرخیده استالا زندان و شکنجه و آوارگیالبته فقط برای کسانی که ارزش و ابهت قلم را میدانند و از آن پاسداری میکنند در راه گفتن حقیقت !
آخرین بروز رسانی مطلب در سه شنبه ، 21 خرداد 1392 ، 16:40

پیش بینی حوادث روزهای آینده بسیار دشوار است



با نزدیک شدن به روز انتخابات ایران شاهد شکل گیری جریانات تازه ای در این چهارچوب هستیم ، ظاهرأ اصولگرایان به نتیجه مشخصی برای معرفی نامزد واحدی ننرسیدند و هنوز ائتلافی در میان آنها شکل نگرفته ، غیر از کناره گیری حداد عادل که گفته میشه اهمیت چندانی هم نداشته ، این در حالیست که در کمپ اصلاح طلبان شاهد جنب و جوش بیشتری هستیم ، عارف به نفع روحانی کنار رفت ، هاشمی ، خاتمی و سایر چهره های اصلاح طلب هم رسمأ از روحانی حمایت کردند ، ظاهرأ شاهد شکل گیری جبهه واحدی در صحنه هستیم ، به گفته یکی از دوستان خبرنگار در تهران ، پیش بینی حوادث روزهای آینده بسیار دشوار است ، هنوز مشخص نیست چه میزان از اکثریت خاموش در انتخابات شرکت می کنند ، از طرفی بحث مهندسی انتخابات و شمارش واقعی آرای مردم هم مطرح است ، گروهی دیگر بحث فشار از پایین و چانه زنی از بالا را هم مطرح کردند ، ارزیابی شما از تحولات چند ساعت گذشته چیه ، آیا اجماع اصلاح طلبان برای معرفی روحانی تأثیرگذار خواهد بود ؟

۱۳۹۲ خرداد ۱۷, جمعه

ترکیه و مسایل روز



حدود دو سال است که دولت ترکیه قصد دارد در قسمتی از میدان تقسیم تغییراتی ایجاد کند.درضلع جنوبی این قسمت، پارکی واقع است به نام «گِزی» که به لحاظ تاریخی مانند «هاید پارک» لندن برای مرم انگلستان است؛ این پارک پیشینه ای تاریخی و فرهنگی در ترکیه دارد و میشه گفت؛اکثرا محل حضور و تجمع مخالفین مذهب بوده است، و به همین دلیل از سوی اسلامگرایان افراطی و تندرو به «پارک شیطان» معروف شده. بسیاری از میتینگ هایی که مجوّز برگزاری در میدان «تقسیم» نگرفته اند در این پارک برگزار شده اند و از این رو این پارک جایگاه بسزایی در میان مردم استانبول و حتی دیگر شهرها دارد. بسیاری از کارناوال های شادی و اخیراً بزرگ¬ترین تجمعات فرهنگی در سه ماه گذشته با حضور خوانندگان امریکایی و فرانسوی در این محل برگزار شده است. و نکتۀ مهم تر این که در استانبول فعالین اجتماعی روزانه برای هماهنگی با سایر گروه ها، محل جلسات و دیدارهای خود را اکثراً در این پارک انتخاب می کرده اند. دولت اسلامگرای حزب عدلت و توسعه (AKP) ، از چندی پیش با آوردن چندین طرح خواسته بود تا قسمتی یا حتی کلّ پارک را تبدیل کنند. ابتدا در دو سال گذشته اعلام کردند که می خواهند ادامۀ خیابان بشیک تاش و اتصال آن به بزرگراه آتاتورگ را از وسط این پارک بگذرانند. دولت در دو سال گذشته به بهانۀ ترمیم بخشی از میدان تقسیم از نظر تاریخی، ادارۀ میراث فرهنگی را از تصمیم خود برای «مرمّت» با خبر ساخت. و در همان موقع ادارۀ میراث فرهنگی، طی نامه ای اعتراضی به پارلمان، این حرکت خودسرانۀ دولت را نقد و اعلام کرد که دولت قانوناً چنین حقی را ندارد و فقط این اداره دارای مجوّز مرمت است. از آن جا که تمام دستگاه ها و ابزارهایی که در پارک و قسمتی از میدان تقسیم راه اندازی شد، همگی دستگاه هایی پیشرفته برای ساخت بناهای بزرگ و مدرن امروزی بودند و اصولاً ربطی به مرمت تاریخی نداشتند. تا این که از اواخر ماه سپتامبر دولت اعلام کرد که طرحی را برای ایجاد مسکن برای کودکان بی سرپرست در قسمتی از پارک اجرا خواهد کرد و برای این منظور، مجوز 500 متر بنا را از پارلمان گرفت. پس از حدود یک ماه، دولت در پارلمان اعلام کرد که این طرح منتفی است و ما می خواهیم مرکز بزرگ تجاری در «تقسیم» و «پارک» ایجاد کنیم و این مستلزم 5000 متر بنا می باشد. در همین حال دولت مجوز لازم را با توسل به اکثریتی که حزب عدالت و توسعه در پارلمان دارد، گرفت؛ که البته این امر با اعتراض شدید گروه ها و محافل زیست محیطی رو به رو شد. دولت به اعتراض ها دهن کجی کرد و اعلام کرد که نه فقط بخشی از میدان را خراب و بر پایۀ سنت های اسلامی بنا خواهد کرد، بلکه مرکز تجاری را هم ایجاد نمی کند و به جای آن بزرگ ترین مرکز فرهنگی جهان اسلام را برپا خواهد نمود، شامل موزۀ تاریخ اسلامی ترکیه، بزرگ ترین کتابخانۀ کتب اسلامی و یک مدرسۀ عالی اسلامی.
همچنین پیش از این لایحۀ منع استعمال مشروبات الکلی از ساعت 10:30 شب به بعد به پارلمان رفته و تصویب شده بود. بعد در همین گیرودار دولت طرح ممنوعیت استعمال الکل در فضای عمومی جامعه، به استثنای کافه و بار، را به پارلمان داد که هنوز تصویب نشده وبه دلیل مخالفت ها مسکوت مانده است؛ در نتیجه دولت مالیات بر تولید مشروبات الکلی را 150 درصد افزایش داده است (همین دیشب عده ای از اسلامگرایان افراطی با شعارهای الله اکبر به چند دیسکو در شهر مرسین حمله بردند)
دولت با خاک برداری از قسمتی از این میدان، کار را شروع کرد. تا این که در دو هفتۀ گذشته، کلّ پارک را، یعنی هزاران متر بیشتر از آن چه اعلام کرده بود، منطقۀ ساخت و ساز اعلام کردند و شروع کردند به قطع درختان، خراب کردن حوض، ....
فعالین محیط زیست و فعالین چپ با رفتن به پارک از هفت روز گذشته و تحصن مانع از اجرای پروژه شدند. تا این که پس از گذشت حدود یک روز از این تجمع و تحصن یک هفته ای فعالین محیط زیست در پارک، پلیس حمله کرد و ایجاد درگیری شد. درگیری ها به صورت کم و بیش ادامه یافت تا این که سخنگونی AKP، حدود شش روز پیش، با حملۀ لفظی معترضان را اراذل و اوباش و لامذهب خواند و گفت آن ها کسانی هستند که نمی خواهند مردم مسلمان به رشد و تعالی برسند، و فردای آن روز اسلامگرایان افراطی که همراه آن ها چاقو و غیره بود و در میان آن ها افرادی سوری هم به چشم می خوردند، به معترضان حمله کردند. شیوخ و ملایان در مساجد از دولت دفاع کردند. و دقیقاً همان روز رجب طیب اردوغان اعلام کرد که ظرف 24 ساعت کلّ پارک را با خاک یکسان خواهد کرد. این بود که همۀ معترضان از مردم درخواست کمک کردند و صحنۀ رویارویی به تمام نقاط کشور گسترش پیدا کرد و مردم به حمایت از اعتراضات پرداختند. شعارها از حفظ پارک، به سرنگونی دولت اسلامگرا تغییر کرد وتقریبا کلّ ترکیه را درنوردید. گویا در 24 ساعت اول تعدادی از معترضان کشته شدند، آمار دقیقی در دسترس نیست، چون جنازه ها با ماشین نفربر زرهی جمع شد. رئیس ادارۀ امنیت ترکیه، «میت»، با حضور در تلویزیون به کلیۀ مردم هشدار داد و اعلام کرد که ما به کسی باج نخواهیم داد و فرمان آتش صادر شده است. مردم با دهن کجی به این فرمان بار دیگر به خیابان ها هجوم آوردند.
دو روز پیش هم رجب طیب اردوغان همۀ معترضان را اراذل و اوباش خواند و گفت که این ها اکثریت مردم نیستند. از آن جا که مردم می گفتند که چرا ترکیه شورشیان سوریه را مسلح می کند، اردوغان در مقام پاسخ در انتهای صحبت خود گفت که من مثل این برادران سوری، خودم را در آن نبرد مقدس یک سرباز می دانم. در 24 ساعت گذشته تمام تلویزیون های دولتی مشغول پخش فیلم ها و سریال های محبوب هستند تا مردم بیرون نیایند، و حتی اکثر سینماهای دولتی مجانی شده است. اردوغان صبح امروز با انتقاد از پلیس (که خود به آن ها دستور حمله داده بود) اعلام کرد که هرچند موافق پلیس نیست، همۀ پروژه ساختمان سازی در پارک را به حالت تعلیق درخواهد آورد. ولی بازهم اعتراضات به حدی گسترده شده که با این چیزها خاموش نمی شود.
حتی در شهر مرسین، در جنوب ترکیه، اعتراضات به حدی بوده که تا به حال طبق آمار رسمی رادیو و تلویزیون مرسین، حدود 185 نفر دستگیر شده اند. تعداد 26 نفر زخمی شده، و دو نفر آن ها در حالت کُما هستند. نیروی پلیس به طور مداوم از گاز اشک آور، گاز فلفل، گلولۀ پلاستیکی استفاده می کند.