۱۳۹۳ خرداد ۹, جمعه

شاهین دادخواه خطاب به حسین شریتمداری :این قسمتی ازماموریت توست


دکتر شاهین دادخواه، مشاور پیشین حسن روحانی در شورای امنیت ملی و دیپلمات سابق در زمینه مسائل هسته ای که دوران حبس خود را به اتهام جاسوسی در زندان اوین می گذراند، تکرار اتهام جاسوسی به وی توسط حسین شریعتمداری در ستون ویژه روزنامه کیهان را در راستای فرار به جلو تندروها و بیم آنها از ارسال  لیست بلند مفسدان مالی، به قوه قضاییه، تحلیل می کند.
دکتر شاهین دادخواه، بازداشت خود را پرونده سازی تندروها، به دلیل انتقادات صریح وی نسبت به مدیریت داخلی و سیاست خارجی در دوران ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد، شرح می دهد و تکرار این اتهامات توسط روزنامه  کیهان در این دوره زمانی و بدون ارائه سند را ماموریت حسین شریعتمداری، برای جنگ روانی در راستای تلاش برای ممانعت از پیگیری موضوع فسادهای مالی هم تیمی هایش، می خواند.
متن کامل نامه دکتر شاهین دادخواه که در پاسخ به اتهامات حسین شریعتمداری در ستون ویژه روزنامه کیهان، نوشته شده، به شرح زیر است:
دلایل عصبانیت  حسین شریعتمداری و به قول بچه حزب اللهی ها، “حاج حسین شریعتمداری”، از دست من  و دوستانم و همکاران حسن روحانی، برای هر کسی که ناشناخته باشد، برای ما واضح است. وی برای چندمین بار در روزنامه کیهان، حسن روحانی و همکارانش از جمله من را متهم به سازش و جاسوسی کرد.
روز چهارشنبه 31 اردیبهشت 1393، او در صفحه دوم روزنامه  و ستون ویژه با اسم بردن از من و یکی دیگر از دوستانم  صراحتا ما را به جاسوسی  متهم کرد. این ناشی گری از فردی پخته  و از یک بازجوی قدیمی بعید بود. حسین شریعتمداری، بهتر از هر کسی میداند که در این ستون نباید از افراد معمولی نام ببرد و به قول خودش آنها را بی خودی مشهور و معتبر کند! اگر تا پیش از 31 اردیبهشت عده ای در پرونده سازی برای ما شک داشتند، با ورود کیهان به این موضوع آنها یقین  کردند که برخورد با ما کاملا سیاسی بوده است.
من مرام آقای شریعتمداری را می ستایم که رفقای قدیمی اش را در پرونده سازی برای ما تنها نگذاشت. او بهتر از هر کس دیگری می داند که پرونده امنیتی یعنی چه ؟ و اگر مدرکی وجود دارد در افشای آن نباید ذره ای تردید کرد. سکوت سه ساله روزنامه کیهان در این  مورد نشان می دهد که آقای شریعتمداری با وجود خالی بودن دستش از هر گونه سندی، نخواسته است دوستانش را در دفاع از خودشان در برابر ما تنها بگذارد.
شریعتمداری با محمود احمدی نژاد، محمد خاتمی، هاشمی رفسنجانی و حسن روحانی رودربایسی نداشت، چه برسد به ما، و اگر کوچکترین سندی در مورد ارتباط مشکوک ما با خارجی ها پیدا کرده بود در افشای سریالی و تخیل پردازی در این مورد کوچکترین تردیدی بخود راه نمی داد.
حسین شریعتمداری حداقل از طریق دوستانش از همان ابتدا در جریان پرونده سازی برای همکاران دکتر روحانی بود و تلاش زایدالوصفی کرد تا از این نمد کلاهی بدوزد. اما سکوت سه ساله اش نشان داد دستش خالی است. روزنامه کیهان در روزهای نخست بازداشت غیر قانونی دکتر قهرمانپور، در حالی که اتهام وارده به وی معلوم نبود، با ناشی گری پرده از سناریوی اطلاعاتی دوستانش برداشت و آن را لو داد. از فرد کارکشته ای چون حسین شریعتمداری بازجو لو دادن زود هنگام سناریو بسیار بعید بود.
صورت مساله خیلی واضح و روشن است: تندروهای مخالف هاشمی و روحانی  در صدد جلوگیری از ورود حسن روحانی به عرصه انتخابات ریاست جمهوری بودند و در این راستا شروع به پرونده سازی برای اطرافیانش کردند. چون تجربه های قبلی نشان داده بود که پرونده سازی  مستقیم برای وی تف سر بالا است و متهم کردن تلویحی سایر مسولان رده بالای امنیتی به آلت دست دشمن بودن است. اینگونه بود که برخورد با حسین موسویان کلید زده شد. شریعتمداری و دوستانش درآن سالها از معجزه هزاره ای سخن میگفتند که قرار بود مشکلات جهان را در کوتاه ترین زمان ممکن حل کند. در همین راستا  وی و شاگردانش در کیهان مدام می نوشتند که پرونده هسته ای در حال حل و فصل نهایی است ، بی آنکه ایران کوچکترین امتیازی بدهد.
“مهدی محمدی”، جوانی که در مکتب  شریعتمداری تحلیلگر هسته ای شده و سپس بدون کوچکترین سابقه پژوهشی و تجربی و عملی،  به خدمت  سعید جلیلی  درآمده  و مسئول شکایات از مطبوعات تحول خواه هم شده،  پشت سر هم تحلیل نوشته  و ادعا می کرد که غرب ترسیده،  جا زده و جرات تحریم ایران  را ندارد و عده ای  واداده (یعنی دوستان ما) میگویند ایران تحریم خواهد شد.
خوشبختانه آرشیو مقالات  شریعتمداری و محمدی پیش از اعمال نخستین تحریم ها موجود است و مستند.
دیگر دوست حسین شریعتمداری از ظهور یک حکومت اسلامی در مصر پس از مبارک سخن می گفت. حسین شریعتمداری و دوستانش در وزارت اطلاعات و شورای عالی امینت ملی و برخی نهادهای نظامی  خود را در حال گذر از پیچ تاریخی می دیدند. پیچی که پس از آن قرار بود، غربی ها در مقابل ما زانو بزنند و از بابت عملکرد گذشته خود معذرت خواهی کنند. جزوه ها و کتابها و جلسات توجیهی متعددی به همین منظور تالیف و برگزار شد. جمعیت ایثارگران  جبهه پایداری و عماریون خود را در آستانه یک پیروزی تاریخی می دیدند که به آنها فرصت می داد کار طرفداران و سرشاخه های آنها یعنی هاشمی، خاتمی و روحانی را یکسره کنند.
در چنین فضایی بود که حسن روحانی و ما  همکارانش، با ذکر واقعیتهای نظام بین الملل هشدار می دادیم که تحریم های سازمان ملل و تحرریم های یک جانبه و چندجانبه در راه است.
حاج حسین و دوستانش که از تحلیل واقع بینانه شرایط عاجز بودند، وقتی دیدند پیش بینی های تیم حسن روحانی درست از آب در می آید خود را در وضعیت بدی دیدند، و دریافتند که مقامات عالی رتبه نظام و تصمیم گیران دیگر به تحلیلهای آنها اهمیت نمی دهند. حسین شریعتمداری فراموش نکرده است که با چه آب وتابی از لزوم خروج از پیمان “ان پی تی”، دفاع می کرد و می گفت که ما فرمان اتومبیل را کنده و بیرون انداخته ایم  و ترس از حریف نداریم.
وقتی ایشان و دوستانش در ساخت فکر، تحلیل و نظر شکست خوردند، وارد وادی اطلاعاتی شده و سناریویی را طراحی کردند که مطابق آن همکاران حسن روحانی و تلویحا خود وی به ارتباط با بیگانگان متهم شوند. اتفاقا شریعتمداری پیشتر تجریه چنین کاری را داشت.
او در اوایل دهه 1380 با تهدید یک استاد دانشگاه تهران به نام “ابو محمد عسگرخانی” که هم سودای پست و مقام داشت و هم برخی مشکلات خاص،  او را وادار کرد که طی مصاحبه ای “باند نیویورک” را افشا کند، باندی خیالی که اساسا وجود خارجی نداشت، باندی که گفته میشد جواد ظریف هم جزو آن بود! و همین استاد بود که با برگزاری کنفرانسی صوری در دانشگاه تهران زمینه اجرای سناریوی طراحی شده علیه دکتر قهرمانپور را فراهم کرد. عسگرخانی به پاس خدمات خود برای دوستان شریعتمداری به ریاست مرکز مطالعات عالی دانشگاه تهران منصوب شد . گمان میکنم این اندازه اطلاعات و مستندات برای تیمی که حاج حسین به نیابت از آنها خود را بی اعتبار می کند کافی باشد.
من عصبانیت شریعتمداری و دوستانش را خیلی خوب درک میکنم . واقعا آسان نیست تحمل کردن این همه شکست در طی یک سال گذشته.
آنها از سال 1390 حتی محمود احمدی نژاد را هم از شورای عالی امنیت ملی کنار گذاشته و سیاست خارجی را یکسره در اختیار سیاست صدور انقلاب گذاشتند. همه چیز برای اجرای سناریوی حذف مخالفان آماده بود. اما بی تجربگی دوست ایشان “سعید جلیلی”  و اعتماد به نفس بیش از حد عماریون، کار را خراب کرد.
تحلیل های وحید، مهدی، کمیل  و دهها استراتژیست جوان اصولگرای در خدمت دوستان حسین شریعتمداری، اشتباه از آب در آمد. من اعتماد به نفس وی را و وفاداری اش را می ستایم. در حالی که دوستان ایشان از بابت تحریم ها میلیاردها تومان منتفع شدند و به قول حسن روحانی به نام مبارزه با استکبار، جیب مردم را زدند و جیب خودشان را پر کردند و اکنون از ترس گشوده شدن پرونده هایشان به سرعت و علی رغم وعده های قبلی خود مه آفرید خسروی را حذف کردند، اما حاج حسین همچنان  و مثل گذشته خم به آبرو نمی آورد و انگار نه انگار که معاون جناب مصلحی به جرم فساد مالی دستگیر شده است.
البته شریعتمداری بهتر از هر کسی اصول نظری و عملی عملیات روانی و بازجویی را بلد است و می داند که در هنگام ضعف باید تندتر از هرزمانی حمله کرد. اکنون که حسن روحانی لیست بلندبالای مفسدان مالی را به قوه قضاییه داده است، ماموریت شریعتمداری این است که با فرار به جلو و متهم کردن همکاران آقای روحانی و البته خود وی به همکاری با بیگانگان مانع پیگیری موضوع فساد مالی هم تیمی هایش شود.
البته حاج حسین می داند یک بازیگر حرفه ای هیچ وقت مستقیما  وارد مسایل مالی وغیره  نمی شود تا رقبا بتونند روی آن مانور دهند. او در تقسیم کار انجام شده، بخش عملیات روانی را برعهده گرفته است.
در اینجا لازم میدانم از طرف خودم و همکارانم از حسین شریعتمداری تشکر کنم که ما را قابل دانسته و در ستون ویژه روزنامه کیهان به ما حمله کردند. هر رسانه ای در دنیا به یک چیز شهره است و بقول معروف یک برند مشخص دارد “سی ان ان” به سرعت و “بی بی سی” به صحت اما برند روزنامه کیهان پرونده سازی برای طرفداران تغییر و تحول است و عملکرد چند سال گذشته آن نیز این ویژگی را پربارتر کرده است. اگر کیهان نبود رحیم مشایی تا این اندازه مطرح نمی شد، اگر کیهان نبود جواد ظریف این قدر محبوبیت نداشت، اگر کیهان نبود صادق زیبا کلام هم مثل برادرش سعید گمنام  می ماند و اگر کیهان نبود شیرین عبادی شهرت جهانی پیدا نمیکرد.
از حسن شریعتمداری عاجزانه  میخواهم هر سندی دال بر همکاری من و همکارانم  با خارجی ها دارد بدون هیچ گونه اغماضی منتشر کند و  در همان حال بگوید که  دوست عزیزش در ملاقات یک ساعته با ویلیام برنز در  ژنو، چگونه شیدا و شیفته، قول انتقال سوخت غنی شده به خارج را داد و آن را بار کامیون کرد !
بار دیگر از حسین شریعتمداری و دوستانش که فعلا نمیخواهم اسامی دقیق آنها را ذکر کنم تسلیت عرض می کنم که در یک سال گذشته مصیبت های سیاسی زیادی را از سر گذراندند که بزرگترین آنها پیروزی حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری بود.
با ایشان اظهار همدردی میکنم چون حسن روحانی مثل محمود احمدی نژاد نیست که با سناریوهای جنگ  روانی کیهان  و حلقه کیهانیان آشنا نباشد و در مقابل حاج حسین تندروها کوتاه بیاید. من اگر جای شریعتمداری بودم ، حداقل به فکر دنیای خود می بودم  و از دوستن حق الزحمه خوبی میگرفتم. چون اگر آنها می خواستند در نیویورک تایمز چنین رپرتاژی بدهند حداقل باید صد هزار دلار یا بیشتر خرج میکردند. بیماری  حاج حسین که ایشان را به یاد خدا و آخرت و حق الناس نیانداخت، پس بهتر است حداقل این دنیای خود را آباد کند.
دکتر شاهین دادخواه
زندانی سیاسی بند 350 اوین


۱۳۹۳ خرداد ۶, سه‌شنبه

حکم دادگاه در مورد چند تن از زندانیان سیاسی

حکم دادگاه در خصوص پرونده های امیر گلستانی ،امین اکبر پور (فرید)،مسعود قاسم خانی ،سید مسعود سیدطالبی ،فریبرز کاردارفر ،مهدی وی شهری،رویا صابری،نغمه شاهیسوندی شیرازی صادر شد.
 اتهامات صادر شده درخصوص فعالیت وتبلیغ علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی امیر گلستانی ،امین اکرم پور ،مسعود قاسم خانی ،نغمه شاهی سوندی شیرازی ،فریبرز کاردار،مسعود طالبی هر کدام را مستندن  به ماده 500 قانون مجازات و 134 به تحمل دوسال حبس به احتساب ایام بازداشت محکوم می نماید.
در خصوص اهانت به حضرت امام ورهبرامیر گلستانی،امین اکرم پور،مسعود قاسم خانی،نغمه شاهسوندی شیرازی،رویا صابری،سید مسعود سید طالبی هر کدام مستندن به ماده514 به تحمل سه سال حبس ومهدی ری شهری به تحمل یکسال حبس محکوم گردید.
در خصوص توهین به هر سه قوی سه گانه توسط امیر گلستانی، امین اکرم پور،رویا صابری،مسعود طالبی هر کدام مستندن به ماده 609 هر کدام به 9 ماه حبس محکوم شدند.
در خصوص انتشار تصاویر مبتذل از طریق سامانه رایانه توسط نغمه شاهی سوندی شیرازی، رویاصابری،فریبرز کاردار،مسعود طالبی مستندن به ماده 14 قانون جرائم رایانه ای هر کدام به دوسال حبس محکوم شدند.
در خصوص انتشار تصاویر مبتذل از طریق سامانه رایانه توسط امیر گلستانی ،امین اکرم پور،مسعود قاسم خانی،نغمه شاهیسوندی شیرازی،رویا صابری،مسعود طالبی،فریبرز کاردارهر کدام مستندن به تبصره یک ماده14 قانون جرائم رایانه ای وماده 134 قانون مجازات به تحمل 91 روز حبس محکوم گردیدند.
گفتنی است، امین اکرمی پور (فرید ) که در تاریخ 9/9 سال92 دستگیر شده به سیزده سال و یک روز ، امیر گلستانی که از تاریخ29 /5 سال 92 دستگیر شده به بیست سال و یک رو ز ،
مسعود قاسم خانی که از تاریخ 10/8 سال 92 دستگیر شده به نوزده سال ونودو یک روز،
سیدمسعود سید طالبی به پانزده سال ویک روز ، فریبرز کاردار فربه هیجده سال ونودویک روز.

مهدی وی شهری که از تاریخ 2/9 سال 92 دستگیر شده و به یازده سال ، رویا صابری که از تاریخ 10/8 سال 92 دستگیر وبه بیست سال و یک روز ، نغمه شاهی سوندی شیرازی به قید وثیقه آزاد و از تاریخ 10 سال92 دستگیر گردیده است.

۱۳۹۳ خرداد ۴, یکشنبه

رییس بهداری زندان اوین به زندان فشافویه تبعید شد


:دکتر مجید رضازاده رییس بهداری زندان اوین که طی سالهای اخیر رفتار نامناسبی با زندانیان سیاسی داشته و از جمله در جریان تهاجم خونین ۲۸ فروردین به بند ۳۵۰ نقش منفی و مخربی داشت، از سمت خود برکنار و به زندان فشافوییه در جنوب تهران منتقل شده است.
رضازاده که معلوم نیست تحت نفوذ چه مقام یا نهادی است که دائما نظرات تخصصی خود را تغییر می داد، روز شنبه همان هفته در اقدام تعجب انگیز دیگری، پس از آنکه ناچار به اعزام اورژانسی اکبر امینی ارمکی پس از ۴۸ ساعت به بیمارستان شهدای تجریش شد، با وجود آنکه پزشکان متخصص بیمارستان تجریش پس از انجام سی تی اسکن وضعیت وی را اورژانسی تشخیص داده و دستور بستری صادر کرده بودند، شخصا در محل بیمارستان حاضر شده و به رغم نظر پزشکان متخصص، اکبر امینی را از بیمارستان به زندان اوین باز می گرداند. به طوری که پزشکان زندانی در بند ۳۵۰ نگران ضایعه مغزی و نخاعی در ناحیه گردن اکبر امینی بودند.
بنا به خبرهای رسیده ؛، دکتر رضازاده همچنین کوشید تا مدارک و مستندات پزشکی مربوط مجروحان و آسیب دیدگان حادثه تهاجم خونین پنجشنبه را امحاء کند. وی با همین هدف، مدارک سی تی اسکن اکبر امینی را توقیف کرده و همچنین با توقیف عکس رادیولوژی شکستگی پای فرشید فتحی، مانع از اعزام وی به بیمارستان تا ساعت ها شد.

زندانی دربندرسول حیدرزاده



رسول حیدر زاده خواننده وموسیقی شناس موسیقی ملی آذربایجان متولدتیر ماه 1352 در شهر تبریزاست. در سال 1366 وارد عرصه موسیقی شده و به عضویت ارکستر موسیقی صدا و سیمای تبریزدر سال 1371 در می آیدو اولین بار در تبریزسبک آواز رومنس را پایه گزاری کردو شاگردان متعددی رادر سبک سنتی و رومنس تربیت می کند وبرای ادامه تحصیل در رشته موسیقیبه کشورجمهوری اذربایجان عزیمت می نمایدو در کنسر واتو ار موسیقی باکومشغول به تحصیل می شود و بنابه حکم طبیعت در آنجا ازدواج نموده و حاصل این ازدواج،بدنیا امدن پسری بنام روان،است . در سال 1390 برای دیداراعضای خانواده به شهر تبریز می آید که بعد از یکماه توسط اداره اطلاعات سپاه دستگیر شده و به بازداشتگاه امنیتی سپاه منتقل می گردد،پس از 8 روزبه بند دوالف زندان اوین منتقل می گرددبعد از سپری شدن 5 ماه همراه با باز جویی های متععددبه داد گاه منتقل شده و به همراه دو تن دیگر مورد محاکمه مضحکی قرار می گیرنددر حالیکه اجازه هیچکونه دفاعی ویا استفادهوکیلی از ایشان سلب گردیده و بدون حضور شاکی مدعی العوم وعدم هیچگونه اعترافی وبدون ارائه هیچ سندو مدرکی از طرف بازجویان سپاه به دادگاه در عرض 5 دقیقه محاکمه تشریفاتی انجام می گیرد و او به 7 سال زندان تعزیری محکوم می گردد و هم اکنون سه سال از محکومیتش رادر زندان اوین سپری نموده است. بنابه شنیده ها این جمله معروف حیدر زاده که ارتجاع چهره واقعی خود رادر پشت پرچم وطن دوستی مخفی می کند.

۱۳۹۳ اردیبهشت ۳۱, چهارشنبه

جواب پیام تسلیت رضا شهابی از طرف یک کارگر ترکیه ای



برادر عزيز رضا شهابی
نامه ات از ديوار زنداني كه در آن محبوس هستي گذشته و توسط رفیق نوين كوچ اوغلو ، به دست ما رسيده است .
نامه با اينترنت فرستاده شده است هر چند با دستهايمان آنرا لمس نكرده ايم اما متن پيام تسليت شما بوسيله تلفن به گوشمان خوانده شد . بخاطر اين احساس مسئولیت از شما متشكريم
من ، هاكان يلديريم , از كارگران معدن زغال سنگ سوما هستم و دوستان زيادي را در حادثه از دست داده ام اين حادثه را به تمام برادران كارگر و زحمتكش جهان تسليت مي گويم و براي خانواده هاي دردمند طلب صبر
مي كنم و از مطبوعات و مردم جهان كه بعد از اين حادثه دردناك بی تفاوت نبودند متشكرم و از دوستان و آشنايان و حتي آنهايي كه نمي شناختیمشان ، كساني كه شخصا با بنده تماس گرفته اند و تاسف خود را از اين حادثه ابراز نموده اند تشكرمي كنم و آزادي هر چه زودتر شما را آرزومندم.
در آخر به اميد عدم تكرار اينگونه حادثه های دردناك .
انسانهاي مسئوليت پذير و مسئولين را به اداي وظيفه دعوت مي كنم
هاكان يلديريم از كارگران شركت های زغال سنگ سوما

۱۳۹۳ اردیبهشت ۲۵, پنجشنبه

ماشالله حائری به کما رفت


ماشاالله حائری اززندان رجایی شهر به بیمارستان دی تهران جهت مداوا منتقل شد.

طی اخبار رسیده ،ماشالله حائری در بیمارستان با پاسدار مراقب خود بحث اش می شود و در اثر فشار عصبی فشارش بالا می رود ودچار سکته شده و هم اکنون در کمااست.

۱۳۹۳ اردیبهشت ۲۲, دوشنبه

انتقال مجدد ارژنگ داوودی به زندان بندرعباس

ارژنگ داوودی زندانی کهنسال سیاسی مجددا به زندان بندرعباس منتقل شد.
 ارژنگ داوودی زندانی سیاسی که اخیرا از زندان بندرعباس به زندان اوین منتقل و از آنجا به سلول‌های انفرادی بند ۲۴۰ منتقل شده بود، مجددا به زندان بندرعباس عودت شد.
ارژنگ داوودی روز شنبه ۱۳ اردیبهشت ماه پس از اینکه از رفتن به دادگاه امتناع کرد، به سلول انفرادی بند ۲۴۰ زندان اوین منتقل شد.
این زندانی سیاسی سالخورده که در تمام طول محکومیت خود از حق مرخصی محروم بوده است از اوایل تیر ماه سال گذشته از بند ۱۲ زندان رجایی شهر کرج به انفرادیهای بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل و پس از ۱۲۷ روز انفرادی در این بند به زندان بندر عباس تبعید شده است.
گفتنی است، ارژنگ داوودی که محکومیت ۱۰ ساله اول خود را به پایان رسانده تاکنون با پرونده سازی‌های طی دوران محکومیت به ۲۰ سال و ۸ ماه زندان محکوم شده است.

تماس کوتاه بهنام ابراهیم زاده با خانواده اش ازبند 209



امروز بعداز ظهر بهنام ابراهیم زاده ازبند 209 با خانواده تماس گرفت  و اعلام کرده است که حالم خوب است نگران نباشید، در حال حاضر هم 209 هستم .
این درحالی است که  بهنام هنگامی که خواسته جزییات انتقال به بند209 را به زبان کردی توضیح دهد مامور همراه تلفن را قطع کرده است ودر حال حاضر  از وضعیت و دلیل انتقال بهنام ابراهیم زاده به بند209 هیچ خبری در دست نسیت.

۱۳۹۳ اردیبهشت ۱۳, شنبه

بهنام ابراهیم زاده هنوز به بند 350 بازگردانده نشده است


امروزساعت سه بعد ازظهر بهنام ابراهیم زاده جهت اعزام به دادسرا اوین از بند 350 خارج کردند و تاکنون به بند باز گردانده نشده است.
یک منبع آگاه بیان کرد:از وضعیت وی هیچ اطلاعی دردست نیست شنیده ها حاکی از این است که به احتمال قوی به بند 209 اطلاعات منتقل شده است.

۱۳۹۳ اردیبهشت ۱۱, پنجشنبه

هشت تن از زندانیان از انفرادی به بند 350 منتقل شدند


امروز صبح ساعت 10 صبح سعید متین پور، بهنام ابراهیم زاده ،سیمکو خلقتی، امید زارعی نژاد،سهیل بابادی ،غلامرضا خسروی ،محمد امین هادوی ومحمد شجاعی به بند 350 منتقل شدند و به اعتصاب غذای خود پایان دادند.
     محمد صدیق کبود وند در بهداری زندان به دلیل اعتصاب غذا بستری است و قرار است امشب به بند منتقل شود.
لازم به ذکر است ،بهزاد عرب گل ازبهداری زندان به بند منتقل شد.