در مطلب قبلی از یک سیستم مافیایی پیچیده رژیم سیاه اندیش جمهوری اسلامی سخن گفتم ، که مذهب تنها یکی از عاملهای مهم در پیشبرد اهداف ضد انسانی آنست. با تشکر از بسیاری از دوستانی که تلاش نمودند با کامانت ها روشنگرانه خود بدین مطلب جان تازه ای بدهند.
شوربختانه برای ایجاد تحول اساسی در این سیستم پیچیده مافیایی روشنگری تنها کافی نیست و بدون تردید منجر به دگرگونی این رژیم نخواهد گردبد
جامعه ایران برای تغییر و تحول اساسی و مبارزه با جهل و نادانی نیازمند به راه حلهای سازنده دیگری می باشد. راههایی که به مماشات و آه ناله از موقعیت کنونی متکی نباشد. راههایی که با تدبیر و خلاقیت هموطنان مسئولیت پذیر زمینه های سرنگونی این رژیم را فراهم سازند. باطبع در این اینکه مذهب یکی از عاملهای جهل و نادانی در جامعه ماست تردیدی نیست.
در جامعه ایران قریب چندین میلیون دانشجو و دانش آمور تحصیل می نمایند و میلیونها نفر از جمعیت 80 میلیون نفری ایران نیز فارغ التحصیلان از دانشگاههای ایران می باشند . لذا مساله اساسی این نیست که این بخش از مردم جامعه ما به چرندنیات مذهبی رژیم اعتقاد دارند، خیل عظیمی از این جمعیت تحصیل کرده ، که در انها عامل اسلام زدایی بوفور مشاهده می شود، بدنبال زندگی حقارت بار خویشتن می باشند، و از هرگونه مشارکت و نتش اجتماعی که منافع حقارت آمیز آنها را بخطر بیاندازد دوری می جویند. این شگفت آور نیست، که اکنون در میان این طیف اجتماعی تحصیل کرده، دیگر از مشارکت های ابتدایی اجتماعی اثری نیست ، هرکس تلاش می نمایند گلیم خود را بگونه ای از آب بیرون بکشد. اعتماد و اطمینان دیگر در میان آنها کامات قریبی می باشند. بنحوی که در بسیاری از مواقع برادر به خواهر حود اطمینان ندارد. ترس و وحشت از دست دادن موقعیت اجتماعی، منافع شخصی توجیه ای برای این کار رذالت آور آنها می باشد. این گوشه ای از یک واقعیت تلخ جامعه آگاه ماست، که پراکندگی و دوری جستن آنها از یکدیگر منجر به ماندگاری رژیم بر مسند قدرت شده است.
میلیونها نفر از جمعیت دانشگاهی و آگاه ایران از جنایات و سیاستهای این رژیم ضد بشری آگاه هستند، اما آنها این آگاهی را نه برای براندازی این رژیم بلکه برای بقای زندگی حقارت بار حود بکار می گیرد.
روی دیگر سکه، واقعیت دیگری نهفته است، که اگر درصد بسیار اندکی از این آگاهان حول مخور های مختلف فرهنگی و اجتماعی گرد یکدیگر بیاییند و برای لحطه ای ترس و وحشت خود را توجیه بی عملی خود ننمایند، می توانند با خلاقیت و توانایی خود این رژیم را یک شبه به زباله دادن تاریخ بیفکنند.
هموطن مسئولیت پذیر
برای تقییر و تحول این رژیم باید دوباره به یکدیگر اطمینان نمایید، باید با جمعهای چند نفره بدرون این طیف آگاه جامعه که ترس و وحشت را بهانه ای برای ادامه حیات خود نموده اند، یروید و به آنها نشان بدهید، که تقییر و تحول تنها در مشارکت های اجتماعی تحقق پذیر است و نه در پشت کامپیوترهای تنها.
بدون تردید تحقق پذیری تغییر و دگرگونی این رژیم، درگرو کارهای جمغی و سازمان یافته شماست. بخود اطمینان کنید. هیچکس در این سوی دنیا نمی تواند برای شما کار اساسی بنماید. شما خودتان نجات دهنده خودتان می باشید.
شوربختانه برای ایجاد تحول اساسی در این سیستم پیچیده مافیایی روشنگری تنها کافی نیست و بدون تردید منجر به دگرگونی این رژیم نخواهد گردبد
جامعه ایران برای تغییر و تحول اساسی و مبارزه با جهل و نادانی نیازمند به راه حلهای سازنده دیگری می باشد. راههایی که به مماشات و آه ناله از موقعیت کنونی متکی نباشد. راههایی که با تدبیر و خلاقیت هموطنان مسئولیت پذیر زمینه های سرنگونی این رژیم را فراهم سازند. باطبع در این اینکه مذهب یکی از عاملهای جهل و نادانی در جامعه ماست تردیدی نیست.
در جامعه ایران قریب چندین میلیون دانشجو و دانش آمور تحصیل می نمایند و میلیونها نفر از جمعیت 80 میلیون نفری ایران نیز فارغ التحصیلان از دانشگاههای ایران می باشند . لذا مساله اساسی این نیست که این بخش از مردم جامعه ما به چرندنیات مذهبی رژیم اعتقاد دارند، خیل عظیمی از این جمعیت تحصیل کرده ، که در انها عامل اسلام زدایی بوفور مشاهده می شود، بدنبال زندگی حقارت بار خویشتن می باشند، و از هرگونه مشارکت و نتش اجتماعی که منافع حقارت آمیز آنها را بخطر بیاندازد دوری می جویند. این شگفت آور نیست، که اکنون در میان این طیف اجتماعی تحصیل کرده، دیگر از مشارکت های ابتدایی اجتماعی اثری نیست ، هرکس تلاش می نمایند گلیم خود را بگونه ای از آب بیرون بکشد. اعتماد و اطمینان دیگر در میان آنها کامات قریبی می باشند. بنحوی که در بسیاری از مواقع برادر به خواهر حود اطمینان ندارد. ترس و وحشت از دست دادن موقعیت اجتماعی، منافع شخصی توجیه ای برای این کار رذالت آور آنها می باشد. این گوشه ای از یک واقعیت تلخ جامعه آگاه ماست، که پراکندگی و دوری جستن آنها از یکدیگر منجر به ماندگاری رژیم بر مسند قدرت شده است.
میلیونها نفر از جمعیت دانشگاهی و آگاه ایران از جنایات و سیاستهای این رژیم ضد بشری آگاه هستند، اما آنها این آگاهی را نه برای براندازی این رژیم بلکه برای بقای زندگی حقارت بار حود بکار می گیرد.
روی دیگر سکه، واقعیت دیگری نهفته است، که اگر درصد بسیار اندکی از این آگاهان حول مخور های مختلف فرهنگی و اجتماعی گرد یکدیگر بیاییند و برای لحطه ای ترس و وحشت خود را توجیه بی عملی خود ننمایند، می توانند با خلاقیت و توانایی خود این رژیم را یک شبه به زباله دادن تاریخ بیفکنند.
هموطن مسئولیت پذیر
برای تقییر و تحول این رژیم باید دوباره به یکدیگر اطمینان نمایید، باید با جمعهای چند نفره بدرون این طیف آگاه جامعه که ترس و وحشت را بهانه ای برای ادامه حیات خود نموده اند، یروید و به آنها نشان بدهید، که تقییر و تحول تنها در مشارکت های اجتماعی تحقق پذیر است و نه در پشت کامپیوترهای تنها.
بدون تردید تحقق پذیری تغییر و دگرگونی این رژیم، درگرو کارهای جمغی و سازمان یافته شماست. بخود اطمینان کنید. هیچکس در این سوی دنیا نمی تواند برای شما کار اساسی بنماید. شما خودتان نجات دهنده خودتان می باشید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر