۱۳۹۳ فروردین ۶, چهارشنبه

نامه سیامک پورشجری، وبلاگ نویس زندانی به مجامع بین المللی مدافع حقوق بشر


محمدرضا پورشجری (سیامک مهر) وبلاگ نویس زندانی ۵۱ ساله، که ۲۱ شهریور ماه ۱۳۸۹ در منزل مسکونی خود در شهر کرج بازداشت شد. وی طی نامه ی سرگشاده که رو به مجامع بین المللی مدافع حقوق بشری نوشته می گوید: همه این رنجها و ناملایمات که برمن هموارشده تنها به این خاطر است که من ازحقوق و آزادیهایی که مواد 18 و 19 اعلامیه جهانی حقوق بشر،انسان را ازآن برخوردارساخته وبدان تصریح کرده است ، استفاده نموده و کوشیده ام هم میهنانم را بااندیشه ها وباورهای خود شریک سازم.
متن کامل نامه به شرح زیر است:

امید به تغییر:

با درود فراوان، من یکی ازقربانیان استبداد و سرکوبگری رژیم اسلامی حاکم بر ایران هستم که بدلیل درج و انتشار نظرات و انتقادهای خود پیرامون بی عدالتی ها ونقض حقوق وآزادی های هم میهنانم درصفحه شخصی خود دراینترنت ازسوی دستگاه قضایی این رژیم به چهارسال حبس، محکوم گردیده ام. من تا امروزنزدیک به همه این سالها را درشرایط غیرانسانی وفاجعه بار زندانهای جمهوری اسلامی محبوس بوده ام. هم اکنون که این مطالب را یادداشت میکنم دراتاقی به مساحت کمتراز 21 مترمربع و درمیان 40 تن از جانیان و قاتلین وقاچاقچیان و سارقین و متجاوزین به عنف و زورگیرها وچاقوکش ها وکودک آزارها و بیماران روان پریش ومعتادین به مواد مخدرو ولگردها ومجرمین ازاین قماش گرفتارو اسیر هستم و باوجود نارسایی ها وعوارض قلبی و ابتلا به دیابت و بیماری ورم غده پروستات وسنگ کلیه درواقع لحظه لحظه این روزها را با مرگ مبارزه میکنم.

من ازهمان ابتدا که توسط ماموران وزارت اطلاعات وباهجوم به آپارتمان محل سکونتم دستگیر شدم مورد بازجویی و کتک و ضرب و شتم وشکنجه قرارگرفتم وبه مدت 8 ماه درسلول انفرادی و بدون هیچ گونه تماس با بستگانم تحت فشارها و بازپرسی های طاقت فرسا قرارداشته وازتمامی حقوق یک متهم محروم بوده ام. من پیوسته به مرگ واعدام تهدید می شدم وحتی دربازداشتگاه وزارت اطلاعات مرا با چشمان بسته بروی چهارپایه برده وادعا کردند که تصمیم گرفتیم تو را به دار بیاویزیم.

همه این رنجها و ناملایمات که برمن هموارشده تنها به این خاطر است که من ازحقوق و آزادیهایی که مواد 18 و 19 اعلامیه جهانی حقوق بشر،انسان را ازآن برخوردارساخته وبدان تصریح کرده است ، استفاده نموده و کوشیده ام هم میهنانم را بااندیشه ها وباورهای خود شریک سازم.

سرگذشت من به عنوان وبلاگ نویس وزندانی سیاسی تنها یک نمونه ومثال ازسرنوشت دردناک هزاران قربانی تبعیض و نقض حقوق بشردرجمهوری اسلامی است.

بدبختانه امروز ملت ایران در دام رژیم مذهبی و قرون وسطایی و به شدت عقب مانده گرفتارواسیر گشته که برای ارزشها وپرنسیب های جهانی که بشر متمدن حداقل 400 سال درراه کسب وایجاد وبقا آن جانفشانی کرده است، کمترین احترامی نمیشناسد. این رژیم ارتشی تا دندان مسلح و خونریز و تروریستی بنام "سپاه پاسداران" انقلاب اسلامی تشکیل داده است تا خواسته ها و مطالبات اجتماعی و سیاسی مردم ایران را باخشونت سرکوب کند و باآزادی و دموکراسی و حقوق بشر،هم درایران و هم در سطح جهان مقابله کند و بجنگد.

رژیم توتالیتر حاکم بر ایران، خفقان نفس گیری برجامعه اعمال میکند، بطوریکه محض نمونه حتی یک فرد مخالف و منتقد در هیچ روزنامه ورسانه ای درداخل کشور حق اظهار نظرو بیان ازادانه آرا و افکار خود را ندارد.

جممهوری اسلامی مجموعه قوانین شرم آور وضدانسانی وضع کرده واجرا میکند، بنام قانون مجازات اسلامی که شامل مجازات هایی چون: قتل، قصاص،اعدام،سنگسار،دست و پا بریدن،چشم درآوردن،ازکوه پرت کردن،درآتش انداختن وتازیانه زدن که یکایک آن توحش مسلم است که مصداق جنایت علیه بشرمحسوب می شود.

جمهوری اسلامی به گونه ای برنامه ریزی شده وهدفمند و منظم به سرکوبی حقوق بنیادی مدنی می پردازد، ازجمله محروم کردن مردم از ابتدایی ترین حقوق خود یعنی امکان آزادی بیان، ممنوعیت استفاده از برنامه های ماهواره و فیلترینگ وسیع اینترنت، ممنوع ساختن تجمعات، حتی جشن ها و میهمانی دوستانه جوانان، تحقیر زنان با حجاب اجباری، تفکیک جنسیتی و سرکوب آزادی های جنسی به منظورسلطه روانی بر جامعه، تبلیغات گسترده مذهبی با صرف هزینه های هنگفت وباهدف رواج خرافات وتشویق مردم به نادانی و سفاحت و ازهمه جنایت بارتر قتل و قصاص و اعدام درملا عام و ایجاد ترس و وحشت در اجتماع و بی اعتنا ساختن مردم نسبت به سرنوشت خود.

موارد یاد شده تنها بخش کوچکی از اقدامات زمامداران جمهوری اسلامی ،جهت حفظ قدرت و سلطه هرچه فراگیرتردرجامعه امروز ایران است.بدون شک توجه به این حقیقت راه گشاست که مقابله ومبارزه جمهوری اسلامی با دنیای مدرن و دستاوردهای درخشان آن درزمینه آزادی و دموکراسی حقوق بشر امری ذاتی وجوهری است ودرمبانی و بنیادهای اسلامی وایدئولوژیک این نظام بصورت اصول تغییر ناپذیر،تبیین و تثبیت گردیده است. تجربه شکست خورده گفتگوهای انتقادی با جمهوری اسلامی ازسوی برخی دولتها درگذشته و با امید تغییر رفتارهای این رژیم، موید همین واقعیت است، همچنین نشان می دهد که تلاشهای جهانی وروشهایی که نهادهای بین المللی به جهت ملزم ساختن دولت اسلامی ومحترم شمردن حقوق بشردررعایت حقوق اساسی ملت ایران تاکنون بکاربرده اند مفید وموثرواقع نشده و نیازمند رویکردها و راهکارهای متفاوتی است.

روی هم رفته هرگونه تغییری درشرایط بسته واختناق آمیزامروز جامعه ایران مستلزم دگرگونی اساسی و ساختارهای سیاسی و حقوقی نظام موجود است. به همین منظور ضروری است تا از پراکندگی کوشش ها و سرمایه گذاری های مجامع بین المللی ممانعت بعمل آمده ونیروهای جهانی و دولت هایی که دغدغه و دل مشغولی حقوق بشردارند و همچنین حفظ امنیت منطقه و جهان جزو سیاست های تعریف شده آنهاست، بصورت متمرکز وسازمان یافته درمجموعه "دوستان ایران" گردهم آیند وملت ایران را در راه کسب حقوق وآزادی های خود وکسب حق تعیین سرنوشت یاری رسانند.

سپاسگزار شما محمدرضا پورشجری

دارای نام مستعار سیمک مهر نویسنده وبلاگ گزارش به خاک ایران

کرج زندان ندامتکاه مرکزی کرج

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر